برگرفته از:http://zandiq.com/2009/08/15/aya-mohammad-az-rooye-havas-ezdevaj-mikardeh-ast/
«حرامزاده انسان هرچه خواست کرد و بر گردن خدا انداخت» سلمان رشدی.
یکی از بزرگترین نقطه ضعف های اخلاقی پیامبر اسلام، زنباره بوده و هوسران بودن وی است، این ضعف تا به حدی پر رنگ و زننده است که جایگاه محمد را از یک مصلح اجتماعی و الگوی اخلاقی در اندیشه هر انسان منصف و واقع بینی به یک فرد زنباره و هوسران تقلیل میدهد. اسلامگرایان بسیار کوشیده اند تا چهره محمد را با دروغ های تاریخی و ادعاهای بی پایه خود از این اتهام تمیزی دهند و ازدواج های او را و زن بارگی اش را با دلایل و استدلال های مضحک توجیه کنند. البته مشخص است که زنباره بودن یک شخص نمیتواند دلیل خوبی برای پیامبر نبودن یک شخص باشد. اما میتوان دانست هدف پیامبر، یا حداقل یکی از بزرگترین اهداف محمد از جنگهایش و آنچه برایش تلاش میکرد چه بوده است. همچنین مطالعه مختصری از زندگی محمد و رفتارش با زنان به روشنی ریشه های زن ستیزی اسلامگرایان امروزی را آشکار میکند.
بسیار شنیده میشود که میگویند محمد با بیوه زنان و زنان بی سر پرست و فقیر ازدواج میکرد تا سرپرست آنها باشد و آنها را از سختی و مشقت خارج کند. اما براستی آیا ازدواج های محمد همه از این دست بوده اند، یا اینکه این اسلامگرایان بد نام باز هم طبق معمول دست به تاریخ سازی و دروغگویی در این باره می زنند؟ این نوشتار سعی در بررسی این موضوع با استناد به کتابهای معتبر تاریخی و دانش رایج اسلامی خواهد داشت.
در مورد ستم و ظلم فراوان به زنان در آیین اسلام سخنهای بسیاری رفته است، اگر انسانی بخواهد دلیل این تحقیر ها را بازرسی کند براستی باید زندگی خود پیامبر اسلام و رفتار و نگرش او نسبت به زنان را دنبال کند. کلمه زن در دیدگاه محمد جز حجمی که اطراف دستگاه تناسلی مونث قرار گرفته است، بار دیگری نداشته است، نفش زنان در زندگی محمد جز تنها ماشین های سکس و یا مستخدم و فرمانبر نبوده است. زنان محمد براستی کشتزارهایی بوده اند که محمد از هر دری بداننها وارد میشده است (سوره نساء آیه 34).
اسلامگرایان ادعا میکنند ازدواج های محمد تنها برای کمک مالی و سرپرستی بیوه زنان بوده است. این درحالی است که تقریبا هیچ یک از زنان محمد قبل از ازدواج با وی در فقر نبوده لند، بلکه اتفاقاً اکثراً زنانی متشخص و غنی بوده اند. ادعای اسلامگرایان مبنی بر اینکه محمد تنها برای پشتیبانی مالی با زنانی ازدواج میکرده است با قرآن، این مجموعه بیانات نامقدس در تضاد جدی است، در تازینامه میخوانیم که سازنده کائنات و همه دنیا اینگونه در زندگی شخصی پیامبر دخالت میکند و مشکلات خوانوادگی اش را با زورگویی و تهدید حل میکند.
سوره احزاب آیه 28
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًاعلامه (!) طباطبائی در تفسیر المیزان خود در مورد این آیه مینویسد:
ای پيامبر ، به زنانت بگو : اگر خواهان زندگی دنيا و زينتهای آن ، هستيدبياييد تا شما را بهره مند سازم و به وجهی نيکو رهايتان کنم ،
«اين دو آيه اشاره دارد به اينكه گويا از زنان رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) يا از بعضي ايشان سخني و يا عملي سر زده كه دلالت مي كرده بر اينكه از زندگي مادي خود راضي نبوده اند ، و در خانه رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) به ايشان سخت مي گذشته ، و نزد رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلم ) از وضع زندگي خود شكايت كرده اند و پيشنهاد كرده اند كه كمي در زندگي ايشان توسعه دهد ، و از زينت زندگي مادي بهره مندشان كند / دنبال اين جريان خدا اين آيات را فرستاده ، و به پيغمبرش دستور داده كه ايشان را بين ماندن و رفتن مخير كند ، يا بروند و هر جوري كه دلشان مي خواهد زندگي كنند ، و يا بمانند و با همين زندگي بسازند ، چيزي كه هست اين معنا را چنين تعبير كرد»این آیه همانطور که علامه (!) طباطبائی هم دریافته است نشان میدهد که زنان محمد خود پس از ازدواج با محمد از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نبوده اند و زبان به شکوه گشوده اند، و البته محمد برای ثروتی که از دزدی کاروانها و چپاول یهودیان و غیر مسلمانان بدست می آورد نقشه های دیگری داشت و آنها را بصورت رشوه به دشمنان خود میداد تا دست از دشمنی بردارند یا میان قدرتمندان تقسیم میکرد تا دست از پشتیبانی او برندارند. همین آیه دروغین بودن حرف اسلامگرایان مبنی بر اینکه هدف محمد از ازدواج با زنان متعدد سودمند کردن آنها و سر و سامان دادن به زندگی آنها بوده است آشکار میکند. براستی خالق تمام کائنات و انسانها و موجودات باید چقدر حقیر باشد که اینگونه بخواهد در زندگی محمد دخالت کند، و بخواهد در مشکلات خصوصی محمد دخالت کند.
ادعای دیگری از همین جنس مطرح میکنند و آن این است که محمد برای ارضای جنسی خود ازدواج نمیکرده است بلکه برای ارضای جنسی بیوه زنان بیچاره بوده است که با آنان ازدواج میکرده است، البته این ادعای مضحک نیز دوباره با تازینامه در تضاد است.
آیه 51 سوره احزاب:
تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًاعلامه (!) طباطبائی این آیه را اینگونه تفسیر کرده است:
از زنان خود هر که را خواهی به نوبت مؤخردار و هر که را خواهی با خود، نگه دار و اگر از آنها که دور داشته ای يکی را بطلبی بر تو گناهی نيست در اين گزينش و اختيار بايد که شادمان باشند و غمگين نشوند و از آنچه همگيشان را ارزانی می داری بايد که خشنود گردند و خدا می داند که در دلهای شما چيست و خداست که دانا و بردبار است
«و ممكن هم هست جمله مورد بحث اشاره باشد به مساله تقسيم بين همسران ، و اينكه آن جناب مي تواند اصلا خود را در بين همسرانش تقسيم نكند ، و مقيد نسازد كه هر شب به خانه يكي برود ، و به فرضي هم كه تقسيم كرد ، مي تواند اين تقسيم را به هم بزند ، و يا نوبت كسي را كه مؤخر است مقدم ، و آن كس را كه مقدم است مؤخر كند ، و يا آنكه اصلا با يكي از همسران متاركه كند ، و قسمتي به او ندهد ، و يا اگر متاركه كرده ، دوباره او را به خود نزديك كند ، و اين معنا با جمله و من ابغيت ممن عزلت فلا جناح عليك ذلك ادني /// نزديك تر است ، و بهتر مي سازد ، چون حاصل آن آيه اين است كه : اگر همسري را كه قبلا كنار زده بودي ، دوباره بخواهي نزديك سازي ، مي تواني ، و هيچ حرجي بر تو نيست ، و بلكه اين بهتر و نزديك تر است به اينكه چشمشان روشن شود ، يعني خوشحال شوند ، و راضي گردند به آنچه تو در اختيارشان قرار داده اي ، و خدا آنچه در دلهاي شماست مي داند ، چون آنكه قسمتش را پيش انداخته اي خوشحال ، و آنكه عقب انداخته اي به اميد روزي مي نشيند كه قسمتش جلو بيفتد»این آیه نشان میدهد محمد همانطور که قابل پیشبینی و طبیعی است از پس تمامی زنان خود بر نمی آمده و حتی نمیتوانسته است تساوی را بین آنها برقرار کند، در اینجاست که الله به کمک پیامبر زیاده خواه خود میرسد و میگوید میتوانی در نوبتها نیز دست ببری و هر شب هرجا که دوست داری بخوابی، و شر نوبت دادن و قول دادن به زنان را از سر محمد کم میکند.
اسلامگرایان میگویند محمد اصلا نیاز جنسی نداشته است و از سر خیر خواهی بوده است که با این زنان ازدواج میکرده است(!). آنچنان پیامبرشان را نجیب جلوه میدهند که گویا وی ابداً تحت تاثیر زیبایی زنان قرار نمیگرفته است. این نیز خود با تازینامه در تضاد است. براستی سوره مبارکه احزاب خوب مشت پیامبر خدا را باز میکند.
آیه 52 سوره احزاب:
لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًامسلمانان اگر چشمهایشان را باز کنند خواهند دید که تازینامه میگوید «هرچند تو را از زیبایی او خوشت آید»، یعنی پیامبر اسلام نیز با زیبایی زنان تحریک میشده است و این از ویژگی های عادی هر انسانی است و پیامبر نیز بارها در قرآن گفته است که من بشری همچون شما هستم. اما وی مثل هر انسان بیمار جنسی دیگری در زندگی خود نمیتوانست مرز مشخصی را برای قوه جنسی اش در نظر گیرد و بنده شهوت و زن برگ ی گشته بود.
بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو رااز زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است
اما بررسی تاریخی زندگی پیامبر اسلام زنبارگی وی را به روشنی نشان میدهد و انسان را به حیرت می اندازد که چطور ممکن است یک شخص این همه ماجراهای گوناگون و عجیب غریب در زندگی خود داشته باشد. در زیر سیاهه شماری از زنان محمد و شرح کوتاهی از ماجرای آنها برای آگاهی هرچه بیشتر از زندگی محمد جمع آوری شده است. همچنین نام زنانی که محمد آنها را میخواست اما به او ندادند و زنانی که از او طلاق گرفتند آمده است. تلاش شده است که مطالب با ذکر منابع آورده شود.
1- خدیجه دختر خویلد بن اسبن عبدالعزی (خیر النساء العالمین). محمد وقتی 25 ساله بود با کارگزار خود خدیجه که زنی ثروتمند بود ازدواج کرد تا دیگر نیازمند کارکردن و جان کندن نباشد و از چوپانی و همراهی کردن کاروانهای تجاری خدیجه به زندگی مرفه و آرامی رسید. اما بعد از مرگ خدیجه، به سرعت ثروت وی را به باد داد تا جایی که نیازمند غارت و چپاول نامسلمانان گشته بود. محمد تا زمانی که خدیجه زنده بود جرات نداشت با زن دیگری ازدواج کند زیرا احتمالاً مورد خشم خدیجه قرار میگرفت و مجبور بود به زندگی قبلی و دشوار خود بازگردد.
- صحیح بخاری 5:164165 ( برگ 103) 5:168 برگ 105
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 3
- صحیح بخاری جلد .4:605 برگ 395
- صحیح بخاری جلد .5:168 برگ 105
- صحیح مسلم 4:5971 ( برگ 1297)
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 169.
- ابو داوود جلد .2:2130 برگ 572
- صحیح بخاری جلد .6:318 برگ 300
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 128
- صحیح مسلم جلد .2:2958 ( برگ 651)
- صحیح بخاری جلد .3:269 ( برگ 154) جلد .3:853 ( برگ 29)
- صحیح مسلم جلد .2:3451 ( برگ 747)
- بحار الانوار جلد 22 برگ 202
- صحیح مسلم جلد جلد 2 : .3309,3310,3311 صفحه 715 و 716
- صحیح بخاری جلد .7:88 برگ 65
- بحار الانوار جلد 22 برگ 202
- ابو داوود جلد .1:274 برگ 68 جلد .3:4742 برگ 1332 جلد .2:2382 برگ 654
- سنن نساء جلد .1 no.240 برگ 228
- ابن ماجه جلد .3:1779 برگ 72
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 80.
- صحیح مسلم جلد .2:2455 برگ 540
- بحار الانوار جلد 22 برگ 203
- ابن ماجه جلد .3:2086 برگ 258
- ابو داوود جلد .2:2448 برگ 675 جلد .3:5027 برگ 1402.
- صحیح مسلم جلد .2:2642 برگ 576 جلد .2:2833 برگ 625 جلد .2:3497 برگ 761
- بحار الانوار جلد 22 برگ 202
- صحیح مسلم جلد .2:2347 ( برگ 519) جلد .2:3330 ( برگ 723724) جلد .2:3332 ( برگ 725) جلد .2:3494 برگ 760.
- صحیح بخاری جلد .3:249 ( برگ 138) جلد .3:829 ( برگ 512) جلد .4:6883 ( برگ 1493) ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378 جلد .1:1498.
- بحار الانوار جلد 22 برگ 203
- ابن اسحق سیرت الرسول، برگ 729
- ابو داوود جلد .3:4935 برگ 1377-1378
- صحیح بخاری جلد .8:212 ( برگ 137)
- ابو داوود جلد .1:1498 برگ 392.
- صحیح مسلم جلد .2:2349 برگ 520
- صحیح بخاری جلد .3:717 ( برگ 431-432).
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- صحیح مسلم جلد .2:1581 برگ 352 جلد .2:3539 برگ 776
- ابن ماجه جلد .5:3974 برگ 302
- صحیح مسلم جلد .2:3413 برگ 739 جلد .2:2963 برگ 652
- بحار الانوار جلد 22 برگ 202
- تاریخ طبری 39 برگ 185.
- صحیح بخاری .2:68 و 4:143280
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- تاریخ طبری جلد .8 برگ 136
- صحیح مسلم جلد .1:167116741675 برگ 368-369 جلد .2:1672 برگ 369.
- بحا الانوار جلد 22 برگ 204
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 39
- صحیح مسلم جلد .3:4251-4254 برگ 928-929.
- تاریخ طبری جلد .10 برگ 185 and footnote 1131 برگ 185.
- تاریخ طبری جلد .7 برگ 150 footnotes 215216 and تاریخ طبری جلد .39 برگ 163-164
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 138
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- تاریخ طبری جلد .8 برگ 66131.
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 194
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 164-165
- تاریخ طبری جلد .13 برگ 58.
بحار الانوار جلد 22 برگ 202
21- صنعا یا سبا دختر سلیم،زنی بود که پیش از آنکه پیامبر با او همبستر شود او مرد.
22- قضیه دختر جابر از بنی کلاب، زنی بود که به محمد گفت مرا به تو داده اند و به من خبر ندادند، پس از محمد طلاق خواست و محمد اورا طلاق داد. روایات دیگری حاکی از آن است که محمد با وی ازدواج کرد اما وقتی برای همبستر شدن پیش وی رفت دریافت که او بسیار پیر است بنابر این وی را طلاق داد.
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 139
- بحار الانوار جلد 22 برگ 203
زنان دیگر محمد،
25- عالیه دختر ظبیان از بنی بکربنزنی بود که محمد با وی ازدواج کرد اما بعد از مدتی وی را طلاق داد.
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 138
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
27- خوله بنت الهذیل از بنی حاریث که طلاق گرفت.
28- لیلی بنت الخطیم پیر زنی بود از قبیله بنی خزرج که به گفته طبری (ذکر زنان محمد از تاریخ طبری)، پیامبر روزی به مزگت اندر نشسته بود پشت سوی آفتاب کرده و این زن از پشت آمد و دستهایش را بر روی کتف پیامبر گذاشت و گفت با من ازدواج کن تا من به قبیله خود بگویم پیامبر با من ازدواج کرده است. سپس به میان قبیله خود رفت و مردم به او گفتند کار اشتباهی کردی چون پیر هستی و پیامبر از زنان پیر خوشش نمی آید و اگر تو را ببیند طلاقت خواهد داد. لیلی پیش پیامبر آمد و گفت من پشیمانم که زنی پیر هستم و شایستگی ازدواج با تو را ندارم و پیامبر او را طلاق داد.
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
30- ضباعه دختر عامر بن قرط، که پیغمبر اورا از پسرش بخواست اما پسرش به پیامبر گفت مادرم پیر است و پیامبر دست برداشت.
31- صفیه دختر بشامه عنبری که از اسرای افتاده به دست مسلمانان بود، محمد او را بخواست اما شوی باز آمد و چون زنش را میخواست مسلمان شد تا زنش بر او حرام نگردد. پیامبر از او پرسید من را خواهی یا شویت را؟ صفیه گفت شویم را.
32- ام حبیبه دختر عباس بن عبدالمطلب، پیغمبر اورا به زنی خواست، عباس گفت یا رسول الله او با تو شیر خورده است.
33- جمرهدختر حارث بن ابی حارثه، محمد اورا از حارث بخواست، حارث به دروغ به پیامبر گفت بدن او پیسی دارد و تورا شایسته نیست.
- سایر موارد موجود در تاریخ
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 187
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 165
- تاریخ طبری جلد .9 برگ 136
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 165
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
- مجلسی حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم، صفحه 597
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- تاریخ طبری جلد .39 برگ 188
- ابن ماجه جلد .3:2054 برگ 233 جلد .3:2030 برگ 226
- صحیح بخاری جلد .7:181 برگ 131132
44- عماره یا عمامه دختر حمزه، از طایفه قریش، هاشم.
45- سنی دختر صلت، زنی دیگر بود که محمد قصد ازدواج با وی را داشت اما قبل از اینکه به این خواسته خود بخواهد عمل کند از دنیا رفت.
- مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597
- بحار الانوار جلد 22 برگ 204
- مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 597
- مجلسی، حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد، جلد دوم صفحه 599
نمودار زیر به نیکی نشان میدهد که آیا پیامبر اسلام جهت به کمک به بیوه زنان زن میگرفته است یا در انتخاب این زنان واقعا سلیقه به خرج میداده است. این نمودار بر اساس اطلاعات موجود در مورد سن محمد و سن زنانش در احادیثی که منابع آنها یاد شد پدید آمده است. محمد در اغلب موارد از تقریباً دو تا سه برابر همسرانش سن داشته است.
منابع در مورد تاریخ طبری از برگردان انگلیسی این کتاب میباشند و در مورد بحار الانوار علامه مجلسی از متن اصلی عربی، دار الکتب الاسلامیه، طهران، بازار سلطانی، ربیع الاول 1385 قمری، چاپخانه حیدیری میباشد.
برای اطلاعات بیشتر پیرامون زنان محمد مراجه کنید به.
کوروش بزرگ و محمد ابن عبدالله نوشته دکتر روشنگر (مسعود انصاری) فصل ششم.
زنان پیغمبر اسلام، اثر حسین عمادزاده
بیست و سه سال، بخش چهارم، سیاست قسمت آخر، زن و پیامبر
محمد و زنان (1)
Why Did Mohammed Get So Many Wives
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر