پيش از آنکه در میدانها جنگ و یا گردنه های بدر و احد
در سرزمین عربستان ديداری با الله ٬ خدای تيره قريش داشته باشيم٬بهتر است
که نگاهی گذرا به خواسته های الله از مردم داشته باشيم تا ببينيم او چه
خواسته پذيرفتنی داشته است که چون مردم ناآگاه بودند و نمي پذيرفتند خشمش
برانگيخته ميشد تا چنان واکنش سخنی نشان دهد که با نيروی هوايي
ناديدنيش(فرشتگان) و رسول الله و ولی الله با تیر و کمان و شمشير در دشت و
کوه و کمر کمین کند٬ دارايي کاروانيان را تاراج و جانشان را نيز به تیغه
شمشير يا نوک نيزه و کمان بسپارد؟
آنهم کاروانیان بی سلاحی که ربايندگان دارايي آنان به فرنورد مسلح نبودن آنها ميخواستند مال شان را بربايند و خودشان را نکشد ولی الله راضی نشده و گفته است بکشيد تا فساد از روی زمین برداشته شود. الله از اين واژه بسيار بهره گرفته ولی هرگز نگفته است که فساد مورد نظر او چيست؟
آيا فساد مورد نظر او در ميان بار شتران بود که الله دانا و توانا آگاه شده و تازش برده تا به مقصد نرسد؟
برای روشن شدن هر چه بيشتر انديشه الله و رسول الله و ولی الله در اين گونه گردنه بندی ها و کشت و کشتارها نخست نمونه های چندی از رمانهای الله را به آگاهی ميرسانم تا دريابيد که آیا الله آزادی داده بود که مردم در نمي يافتند و نمي پسنديدند؟ آيا غلامی و بردگی و بندگی و کنيزی را برداشته و برابری داده بود که مردم ناخوشنود شده بودند؟ آيا شادی و شادمانی و تندرستی پيشياره کرده بود که مردم رد کرده بودند؟ آيا دستور ساختن درمانگاه و بیمارستان و دانشگاه داده بود که مردم روی برگردانده بودند؟ آيا دستور های الله بدرستی حق و حقيقت و راستی بود که مردم زير بار آنها نميرفتند؟
آیا الله گفته بود بنوشيد انچه که شما را شاد ميکند؟ بخورید هر آنچه را که ميل داريد؟ بپوشید انچه را دوست داريد؟ بکار ببريد آنچه را که خرد شما پروانه ميدهد ٬ مردم ناراضی شده بودند؟
سپس به دنبال جنگهايش ميرويم.
آيه های کلام الله را که هم اکنون ميشنويد پاسخ روشنی با این پرسشها خواهند داد که امیدوارم داوری دادگرانه کنيد.
۱ ? سوره دوم ?بقره? آيه ۱۸ درباره قصاص کشتگان چنين میگويد: مرد آزاد در برابر مرد آزاد٬ بنده را به جای بنده و زن را به جای زن قصاص توانید کرد.
آيا سخن روشن تر از اين درباره ناآزادی و بردگی و کنيزی وجود دارد؟
۲- سوره دوازدهم ?رعد? آيه ۱۵ : هر که در آسمانها و زمين است با همه آثار و وجودش به رغبت و اشتياق و به جبروالزوم شب و روز به اطاعت الله مشغول است.
۳- سوره شانزدهم ?النحل? آيه های ۴۹ تا ۵۲ : هرچه در آسمانها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان همه بی هيچ تکبر و با کمال تذلل (يعنی ذلت) به عبادت الله مشغولند و تمام موجودات از الله که فوق همه آنهاست ميترسند الله فرمود براه شرک و دوتايي نرويد که الله يکی است. از من بترسيد. هر چه در آسمانها و زمين است همه ملک من است.
در آيه های ۷۴ و۷۵ همين سوره نيز ميگويد بنده با مرد آزاد برابر نيست.
۴- سوره ۲۴ ?نور? آيه ۴۱ : ای رسول آيا ندیدی که هر کس در آسمانها و زمین است تا مرغ که در هوا پرواز گشاید همه به تسبيح و ثنای الله مشغولند.
۵- سوره ۱۷ ?اسری? آيه ۲۱ : در دنيا بعضی مردم را بر بعضی فضيلت بخشيديم. مراتب آخرت نیز بسيار بيش از درجات دنیاست و برتری خلايق از يکديگر بمراتب افزون از حد تصور است.
سوره ۳۰ ?روم? آيه ۲۸ : هيچيک از کنيزان و غلامان ملکی شما در هيچ چيزی با شما شريک و مساوی نیستند.
پرسش اين است٬ چرا الله در دنيا برخی را برخی برتری بخشيده است و چرا در آخرتی هم که اگر وجود داشته باشد ميخواهد دست به چنين کار نادرستی بزند؟ چرا کنیز و غلام آفريده و چنین بدبخت کرده است٬ چرا دو نفر نباید با هم برابر باشند مگر از راه دانش؟
آيا پايه اساس زندگی آزادی و برابری است يا آنچنانکه الله در کلام خود گفته اند٬ نابرابری٬ بردگی٬ غلامی و کنيزی؟
۶- سوره ۲۲ ?حج? آيه های ۱ تا ۳ : ای مردم الله ترس و پرهيزکار باشيد که زلزله روز قيامت بسيار حادثه بزرگ و واقعه سختی خواهد بود. چون هنگامه آن روز بزرگ را مشاهده کنید هر زن شیرده طفل خود را از هول فراموش کند و هر آبستن بار رحم را بيفکند و مردم را از وحشت آن روز بيخود و مست بنگری در صورتيکه مست نيستند و ليک عذاب الله سخت است. ( اين آيات در جنگ بنی المصطلق نازل شد رسول براصحاب بخواند آنها سخت گريان و هراسان شدند. رسول فرمود آن روز از هر هزار نفر فرزند آدم يکی بهشتی و نهصد و نود و نه دوزخی شوند. مردم بيشتر پريشان شدند. خيمه نزدند طبخ نکردند که وای برما همه دوزخی باشیم ديگر بار رسول بشارت داد که با هم جمع باشيد و دل نزديک و درستکار و خوش باشید که از صد وبيست صف بهشتيان٬ دو ثلث آن هشتاد صف امت من باشند. اصحاب خوشحال شدند. عکاشه بر رسول عرضکرد دعا کن بر من که بهشتی شوم و رسول خدا دعا کرد. ديگری برخاست حضرتفرمود عکاسه بر تو سبقت گرفت. برخی مردم از جهل و نادانی در کار الله جدال کنند و از پی شيطان گمراه کننده ای روند.)
اگر اندکی مهرورزيده بيشتر به درون مايه اين آيه توجه کنید بی هيچگونه دو دلی درميابيد که گمراه کننده اصلی محمد است. نه شيطان. اين محمد است که ميگوید چنین وحی آبرو برنده ای از سوی الله او آمده است. اين گفته گفته شيطان نيست.
اللهی که در پسوند نامش رحمان و رحیم را يدک ميکشد و در بسياری از آیه ها سخن از مهر و دادگری ميکند. چه چيزی او را بر آن داشته است در روزی که همه مردم را گرد آورده تا دادرسی دادگرانه کند و مهر و داد خود را به نمايش بگذارد. گناهکاران و بی گناهان را بشناسد بر يکی پداش و بر ديگری کيفر دهد.
پيش از آغاز به کار آنچنان زلزه بيحا و نالازم و حشترانی بر پا کند که هر زن شیرده از بيم جان کودک شیرخواره بهتر از جان خود را رها و فرار کند. هر زن آبستن از شدت ترس بار رحم خود را بر زمین افکند. مردم با گناه و بيگناه با يک چوب رانده شوند و از عذاب سخت الله بيهوش گردند تا دگر باره به هوش آيند٬ چرا؟ منطق اين کار نابخردانه وحشتزای الله چيست؟
اگر پس از دادرسی زنان پريشان بچه از دست داده و زنان سقط جنین کرده بيگناه شناخته شوند٬ پاسخگوی اين جنایت بزرگ نادرست بيدگرانه بر آنها کيست؟
چه کسی و چگونه بدادشان خواهند رسيد در حاليکه بيدادگر و مرتکب این گناه نابخشنودی خود الله است.
بدور از دروغ بودن پایه ای اين گونه یاوه های بافته شده که ۱۴۰۰ سال است گروه بيشماری را در بند گمراهی نگاهداشته اند. چنين آيه هايي در زمانی نازل گردیده است که محمد در حال جنگ و کشتار خونین ددمنشانه با تيره بنی المصطلق بوده و هزاران زن و مرد و دختر و پسر و خرد و کلان را از دم شمشير گذرانيده و خانه های بسياری را ويران و تاراج کرده و زنان و دختران و مردان بيمشاری را به اسارت و بردگی گرفته است که هنوز خون از شمشيرش ميچکیده است.
اگر چنان بهشتی درست باشد چنین تاراج گران و کشتارگران چگونه دو برابر کسانی که يکهزارم تبهکاری اينان را مرتکب نگردیده اند بهشتی هستند؟
از فراز زنان اسير در این جنگ زن بسيار زیبايي بنام بره دختر حارث بن ابی ضرار همسر يکی از سرداران کشته شده در جنگ و دختر رئيس تيره بنی المصطلق بود که بدست سربازان محمد دست بدست میگشت. با روی آوردن بر محمد برای رهايي خود٬ رسول الله شيفته زيبايي او گرديد و ويرا از سربازانش خريداری کرد و نام ?جويريه? بر او نهاد بوارون عده زنان همسر مرده که برابر آيه ۲۳۴ سوره ۲ بايد چهار ماه و ده روز کسی با او همسر نشود همان شب رسول الله او را بدرون رختخواب هميشه گسترده اش کشانید. درست همان کاری را که با صفیه دختر حی بن اخطب همسر زيبای کتانه بن ربيع گنجدار معروف يهودی کرد.
کتانه را برای دسترسی به گنجهايش زير شکنجه بدست علی کشت و همسر او را بازور تصاحب نمود. در حالی که هنوز کتانه را به خاک نسپرده بودند با همسرش نيز همخوابه گردید.
اگر چنین جنايتکاری با هشتاد صف از پيروان جنايتکارتر از خودش به عشرتکده الله نرود چه کس ديگری تبهکارتر از او و همراهانش را دارد که به آن عشرتکده بفرستد؟
محمد چنان سرگرم عشقبازی با بره آن زن جوان داغدار همسر و خانواده از دست داده گردید که از يادش رفت در اين سفر جنگی زیباترین همسرش عايشه او را همراهی ميکند. عايشه زيبا با آگاهی از کار همسر پيرش در پی انتقام جويي برآمد در نيمه راه بازگشت به مدینه٬ با صفوان جوان ۲۲ ساله عقبدار قوای محمد در پشت تپه ها پنهان گرديد و شبی را تا بامداد با صفوان سپری نمود. محمد آن چنان شيفته زيبايي و عشقبازی با جويريه شده بود که تا رسيدن به مدينه درنیافت عايشه همسر زيبايش در کجاوه نيست. پس از آنکه کجاوه ها را بر زمين نهادند تازه دریافتند که عايشه نيست٬ غوغايي بر پا شد. خبر بگوش محمد رسید و وی را پريشان حال ساخت.
علی را احضار کرد وبدنبال پيدا کردن عايشه به بيابان فرستاد. علی در ميان راه دید که عايشه بر ترک شتر صفوان سوار است و شنگول و خندان مي آيند. برگشت آنچه را که ديده بود به محمد گفت و گفت رها کن اين خبيثه را که زن برای تو مانند کفش است. اين سخن پايه دشمنی عايشه با علی و مایه جنگ جمل گردید.
شگفتا اللهی که به محمد خبر نداده بود که عايشه با صفوان در بيابان سرگرم عشق بازی است دگر باره بياری ارباب خود محمد شتافت و آن آيه کذايي را فرستاد که اگر بدنام کنندگان عايشه راست ميگویند بايد چهار شاهد عادل آنهم در آن بيابان منطقه جنگی بياورند که شب در آنجا بوده اند و با چشمان خود همخوابگی عايشه و صفوان را دیده اند که چگونگی آن سوره ۲۴ ?نور? آمده است.
وقتی در چنین زمانی محمد سخن از چنان وحی به ميان مي آورد اين پرسش پيش مي آيد که چرا الله در گوشه و کنار وحی خود با ايما و اشاره به محمد نگفت ای رسول عزيز ما همسرت عايشه پشت تپه ها دارد با صفوان عشقبازی ميکند برو و با دو چشم خود ببين که نياز به گواه ديگری نباشد؟
اين داستان محمد شبيه داستانی آمده در باب چهارم گلستان سعدی است که میگويد منجمی به خانه در آمد يک مرد بيگانه را ديد با زن او نشسته. دشنام داد و سقط گفت. فتنه و آشوب برخاست. صاحبدلی که بر آین واقف بود گفت٬ تو بر اوج فلک چه دانی چيست که ندانی در سرايت کيست؟ شايد اين همان داستان محمد است که سعدی چنین اورده است.
محمد هم با اينکه از اوضاع و احوال همسرش آگاه نبود که در بیابان سرگرم عيش است چنان آيه هايي دلگرم کننده بخورد جنگجويانش ميداد تا بيشتر ابزار بی اراده در دستش باشند.
۸- سوره ۲۰ ?طه? آيه ۹۳: هيچ موجودی در آسمانها و زمين و بین آنها یا زیر کره خاک نيست مگر الله را بنده و فرماندار است.
از الله ميپرسم چه کار نيمه تمامی داری که نیاز به اینهمه بنده داری؟ آيا اين الله از بزرگترين بنده داران جهان هستی نیست؟
۹- سوره ۲۳ ?المومنون? آيه های ۵ و ۶ : و آنانکه فروج و اندام شان را از عمل حرام نگاه ميدارند مگر بر جفتهايشان که زنان عقدی آنها باشنديا کنيزان ملکی متصرفی آنها که هيچگونه ملامی در مباشرت اين زنان بر آنها نيست.
کنيزان ملکی متصرفی چگونه زنانی هستند و چرا آنها را به ملکيت و تصرف خود در اورد؟
۱۰ ? سوره ۳۹ ?زمر? آيه های ۶۸ تا ۷۲ : صيحه صوراسرافيل بدمند تا جز آنکه الله بقای او خواسته ديگر هر که در آسمانها و زمین است همه يکسر مدهوش مرگ شوند آنگاه صيحه ديگری در ان دمیده شود که ناآگاه خلايق همه از خواب مرگ برخيزند و نظاره واقعه محشر کنند و زمین محشر بنور پروردگار روشن گردد و نامه اعمال خلق در پيشگاه عدل نهاده شود و انبیا و شهدا بر گواهی احضار شوند و ميان خلق به حق حکم کنند و به هيچکس ابدا ظلمی نخواهد شد و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و الله از هر کس به افعال نيک و بد خلق آگاه تراست و آن روز آنانکه به الله کافرند فوج فوج به جانب دوزخ رانند و چون آنجا رسند درهای جهنم برويشان بگشايند و خازنان دوزخ به آنها گويند مگر پيغمبران الله برای هدايت شما نيامده و آیات الهی را برايشان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات اين روز سخت نترسانيدند؟ جواب دهند بلی وليکن افسوس که مایه کفر و عصيان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و وعده عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید.
این اعتراف را از کسان گرفته اند که زير بار بندگی و غلامی نرفته عصيان کار شناخته شده اند. درست بگونه اعترافات دروغین بی گناهان در زیر شکنجه بيدادگاههای فرمايشی انقلاب اسلامی ايران امروز.
تا به حال از همه منبرهای نيرنگباز شنیده بودیم که در محشر خيالی دادرسی را خدا انجام ميدهد ولی حالا میبينيم که شهدا و انبيا انهم بدستور الله به پرونده ها رسيدگی میکنند تا بيگناه و گناهکار را بشناسند و در حاليکه همین شهدا و انبیا در روی زمين بفرمان الله با اينها جنگيده کشته اند و کشته شده اند. چگونه کشته شده ها میتوانند حکم عادلانه درباره کشندگان خود بدهند؟
باز در اين جا بياد داوری محمد با تيره٬ تیره بخت و بيگناه بنی قريظه افتادم که حاضر بودند بگونه تيره های بنی قينقاع و بنی نضير همه دارايي خود را به محمد واگذارند و با يک بار شتر وسايل اوليه زندگی دست و زن و بچه خود را بگيرند و ترک ديار کنند. ولی محمد رسول الله نماينده الله دادگر گفت٬ نه! برای زنده ماندن و يا کشتن شما بايد کار به داوری مراجعه گردد که چنین حکمی در تاریخ جهان پيشينه نداشت و ندارد. گزينش داور برای چنین سرنوشت تلخی را از دست آنها گرفت و گفت باید به داوری را که من برميگزينم گردن بنهيد سرانجام سعد معاذ دشمن شماره يک يهودی ها را که در يک نزاع شايد محلی از دست آنها زخمی برداشته بود که خونش بند نمي آمد و در بستر مرگ آرميده بود به داوری برگزيد و علی را هم به سرداوری گماشت.
نتيجه را از پيش روشن بود٬ بريدن سر همه مردان و به اسارت گرفتن همه زنان و دختران و به تصرف محمد در آمدن همه دارايي و املاک آنها. که سنگدلانه در برابر چشمان محمد سر ۷۰۰ تن مرد و پير و جوان و زنی بنام حسنی القرظی را علی و زبير عموی محمد همچون مرغ بريدند. با جان و نيمه جان در ميان گودالهای از پيش کنده شده بر روی هم انباشته٬ زنان و دختران و پسرکان هم برای خوشگذرانی ميان قوای محمد تقسيم گرديدند.
پرسش اين است٬ فرق ميان داوری الله در محشر و رسولش محمد در اين جهان چيست؟ بر باور من بايد روزی بشريت از این خواب سنگين بلاهت پی ورزی دينی بيدار شود اینگونه جنایتکاران علیه بشریت را که زیر نام دین دست به دهشتناک ترین جنایتها زده اند و پاداش عشرتکده الله را هم پشتوانه دارند با الله شان غيابا محاکمه کنند و تنديس زشت و اهريمن گونه آنان را در موزه های جنایت سراسر جهان بگذارند. تا جهان و جهانيان دريابند چه شيادانی بنام دين و مذهب دست به چه جنایت هول انگيزی زده و چه خانمانها و تاريخ و فرهنگی را بر داده اند.
پرسش ديگر که پيش مياید اينست که اللهی که برای شناسانيدن خود در جهان و برای بکار بستن فرمانهايش توانايي نداشت از رسول و سپاهيان او یاری گرفت و حال هم که در محشرش مينشيند و تماشا میکند تا رسول و يارانش دادنامه صادر کند. باز هم او خود را خدايي بی شريک و دادگر و توانا ميداند؟ آيا او بنده آل محمد نيست؟
پاک يزدان به پيروان چنین انديشه ای خرد بدهد.
با ارج فراوان
پاينده ايران
برافراشته باد درفش کاويانی سرخ و زرد و بنفش
پاسداران فرهنگ ايران ? پاريس
آله دالفک
قسمت دوم
۱۱ – سوره ۲۵ ?فرقان? آيه ۵۲:
? ای رسول تو هرگز تابع کافران مباش و با آنها چنانکه مخالفت قرآن و دین کنند سخت جهاد و کارزار کن.?
آن فرمانهای الله را که سرا پا آزادی کشی و نابرابری و کنيزی وغلامی وبردگی و ترس و هراس بود شنيديد و اين فرمان آمده در سوره فرقان را هم شنيديد که میگويد هر کس از قرآن و دین (یعنی آن فرمانها) سرپيچی کنند کافر است. ای رسول سخت جهاد و کارزار بکن. آيا اين يک کارزار گسترش دهنده اهریمنی در بند کشیددن آزادی و برابری نيست؟
۱۲ ? سوره ۴۲ ? شوری? آيه ۴:
? آنچه در آسمانها و زمين است همه ملک الله است?
در آيه ۲۷ همين سوره ميگويد اگر الله روزی بندگان را زياد کند طغيان میکنند؟
اگر بدرستی الله خدای راستين است٬ آن خدا چه نيازی به اينهمه املاک دارد. ميخواهد چه بهره برداری بکند. کشاورزی یا دامداری؟ درباره گرسنه نگاهداشتن مردم آيا اين دیدگاه يک ديکتاتور خود سر نیست؟ آيا نميترسد که مردم از غلامی و بردگی و کنيزی رهاورد او سرباز زنند؟ اين دستور در خور خرد و دانش هست؟ پس اينکه میگفتند٬ گرسنه نگه داشتن دیدگاه انگليسی هاست دروغ بوده و اين دستور الله تازيان است.
۱۳ - سوره ۶۴? تغابن? آيه ۱۱:
? هيچ رنج و مصيبتی به شما نرسد مگر به فرمان الله. ?
۱۴- سوره ۹۰ ?بلد? :
? نوع انسان را با مشقت و رنج آفريديم که روز و شبی را بی رنج و درد و غم و آلام طبيعت و امراض و خوف و خطر عمر نگذراند.?
چرا بايد الله درد و رنج و غم و مصيبت حواله مردم دهد؟ چرا بايد مردم در ترس و لرز و خوف و خطر از الله بگذرانند؟ سود الله اين درد و رنج مردم چيست؟ الله از شادی مردم چه زيانی ميبيند که آنها را غمگين ميخواهد؟ آيا دستوری دادگرانه و در خور خدای خرد است؟
۱۵- سوره۴ ?النسا? آيه ۶۵:
? نه چنین است قسم به الله که اينان به حقيقت اهل ايمان نميشوند مگر آنکه در خصومت و نزاع شان تنها تو را حاکم کنند و هر حکمی بکنی هیچگونه اعتراضی در دل نداشته باشند و کاملا از دل و جان تسلیم فرمان تو باشند.?
۱۶- سوره ۴۸ ?فتح? آيه ۹۲:
? ای رسول مومنانی را که در حديبيه با تو بيعت کردند٬ به حقيقت با الله بيعت کردند. چون تو خليفه خدايي و همان دست تو دست خداست بالای دست آنها.?
۱۷- سوره ۳۳ ?احزاب? آيه ۶:
? پيغمبر اولی تر و سزاوارتر به مومنان است از خود آنها یعنی باید حکم و اراده او را مومنان مقدم بر اراده خود بدارند و از جان ومال در اطاعتش مضایقه نکنند.?
۱۸- سوره ۳۳ ?احزاب? آيه ۳۶:
? هیچ مرد و زن مومن را در کاری را که الله و رسول حکم کند اراده و اختیاری نیست. هر کس نافرمانی الله و رسول کند دانسته به گمراهی افتاده است.?
آيا این دستورهای روشن الله نياز به توضيح دارد که میگويد کر و لال و بيخرد و بی اراده و اختیار باشید؟ آنچه را که من و رسولم ميگوييم بايد چشم بسته بپذيريد فرمانبردار و شادمان هم باشيد؟
اين دو آيه قرآن پايه واساس ولايت فقيه است تا آخوندهای شناخته شده ای چون سيد روح الله خمینی خون آشام و سید علی حسین خامنه ای بی نياز از بازگو کردن ولی فقيه يا ولی امر مسلمين خود را جانشین محمد بدانند٬ بکنند با مردم آنچه را که بيست و پنج سال بعد از ۱۴۰۰ دارند ميکنند. همه تاريخ و فرهنگ ما را زير و رو و دگرگون کرده اند تا بتوانند مردم ايران را بی شناسه کنند و همچنان غرق در نافرهنگ تازیان در بیابانهای کربلا نگهدارند.
نابخردی هايي را که ۱۴۰۰ سال پیش از اين تازیان بیابانگرد نپذیرفتند امروز مردم با فرهنگ ایران بیايند با جان و دل گردن نهند و در دل هم ناراضی نباشند.
۱۹- سوره ۴۳ ?زخرف? آيه ۳۲:
? در صورتیکه ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسيم کرده ايم و بعضی را بر بعضی به مال و جاه دنیوی برتری داده ايم تا بعضی از مردم به ثروت بعضی ديگر مسخر خدمت کنند.?
چرا چنين دوگانگی٬ که به يکی آنهمه بدهی و به ديگری چيزی ندهی تا ناگريز برگردد برای سير کردن شکم خود و خانواده اش برود و خدمتگذار ديگری باشد؟ آيا به راستی تو هم خدايي و هم دادگر که همه هستی جهان را در چنگ خود گرفته ای و مردم را چنین درجه بندی و بدبخت کرده ای؟ آيا تو خرد داری؟ آيا تو دیوانه هستی؟ آزادی سرت ميشود معنی برابری را دريافته ای؟
۲۰ ? سوره ۴۶ ?احقاق? آيه های ۲۱ تا ۲۵:
? و ای رسول باز بر منکران قران بگو چه تصور ميکنيد اگر از الله باشد شما به ان کافر شوید. درصورتیکه از بنی اسرائيل شاهدی چون عبدالله سلامی بر قران گواهی میدهد.?
تاسف آور نيست که الله چنان بيچاره و بی پشتوانه و بدبخت شده که با گواهی يکنفر بنام عبدالله سلامی بر درستی گفتار خمود دلبسته است. در حاليکه برابر با ۲۴ سوره و ۵۹ آيه های آمده در قران٬ تازيان آنرا افسانه پيشينيان و محمد را ديوانه خوانده اند که در پايان سخن همه ان آیه ها فهرست وار به آگاهی شما خواهد رسید.
۲۱- سوره ۵۹ ?حشر? آيه های ۲۱ تا ۲۵:
? و ای رسول اگر ما این قران عظيم الشلات را بجای دلهای خلق بر کوه نازل ميکردیم٬ مشاهده ميکردی که کوه از ترس الله خاشع و ذليل و متلاشی ميگشت. اين مثال را برای مردم بيان میکنم که اهل عقل و فکرت شوند. اوست الله يکتايي که غیر از او اللهی نيست که دانای آشکار و پنهان عالم است. بخشنده و مهربان است. اوست الله يکتايي که غیر از او اللهی نيست. سلطان مقتدر عالم. پاک از هرنقص و آلايش. منزه از هرعيب و ناشايست. ایمنی بخش دلهای هراسان. نگهبان جهان و جهانيان. غالب و قاهر بر همه خلقان. با جبر و عظمت و بزرگوار و برتر. زهی منزه و پاک خدای از هر چه بر او شریک پندارند. اوست خدای آفريننده عالم امکان و پديدآورنده جهان و جهانيان. نگارنده صورت خلقان او را نامهای نيکوتر بسیر است و انچه در آسمانها و زمين است همه تسبيح و ستايش جمال و جلالش مشغولند و اوست يکتا الله مقتدر حکيم.?
درباره خودستاييهای الله آمده در این افتخارات ننگ آلود آزادی کشی و نابرابری و ارمغان ترس خاشع٬ ذلیل و متلاشی ميشد بهترين بن مايه خشم الله است در ترسانیدن مردم و بگردن نهادن بی چون چرای فرمانها و خواسته های نادرست آمده در قرآن.
درباره دانايي آشکار و نهان الله همانگونه که در نوشته های پيش با بن مايه های استوار یادآوری کردم٬ الله تا ان اندازه ناآگاه است که نميداند روز و شب چگونه بوجود مي آيند که ميگوید تاريکی شب را در روشنايي روز درهم ميکنیم و بعد جدا ميکنیم. او از گردش زمین بدور خود و خورشيد ناآگاه است و خورشيد را گردنده و زمین را ساکن میداند و ميگوید کوها را عماد بر زمین کردم تا نگهبان ان باشد٬ یعنی تکان نخورد.
درباره آفرينش جهان هستی چندین دروغ بزرگ گفته است که در گذشته با بن مايه آورده ام. يکبار ميگوید جهان را آفريدم و خرج چهار روزه اهل زمین را هم دادگرانه ميان آنها بخش کردم. يکبار ميگوید جهان هستی را در شش روز آفریدم و بار ديگر در دو روز آفریدم و يکبار ميگوید آسمان و زمین بسته بود که بگشودم. دروغ آشکاری که آبروی گوینده اش را بر میدهد.
درباره آفریدن آدم هم در نوشته های پيش دروغهايش را با بن مایه های استوار برشمردم. درباره پاکی٬ بی آلايشی اهریمنی بخشی دلها غالب وقاهر بودن بندگان را نیز هم در آيه های آمده دریافتيد و هم در ميدان های جنگ خواهيد دریافت و داوری نمود٬ که آيا او الله٬ جانشين خدای دادگر است يا يک گردنه بند و سردار جنگجوی عرب٬ یا یک نماد بارز اهريمن که در نابودی آزادی و به بند کشيدن انديشه ها از هيچ کوششی فروگذار نکرده و از همه راهها و بيراهه ها بهره جسته است؟
nbsp;
۲۲- سوره ۷۴ ?المدثر? آيه های ۳۴ و ۳۵:
? قسم به صبح نبوت که اين قرآن يکی از بزرگترین آيت الله است.?
با همه دستورهای نامردمی و آزادی کشی آمده در قرآن که بخش کوچکی از آن به آگاهی شما رسید بيشرمانه قرآن را بزرگترین آیت خود میداند. کسيکه چنين آيه های شرم آور آمده در قران را آيت خود میداند٬ چگونه بويي از مهر و آزادی برده است؟
آنچه که شنیدید٬ نمونه بسيار کوچکی بود از رهاورد الله و رسول الله او٬ تری هميشگی از الله٬ برده داری٬ غلام بارگی٬ کنیزی٬ نابرابری٬ آزادی کشی٬ فرمانبرداری کورکورانه٬ دشمنی با خنده و شادی و شادمانی٬ خوف و خطر و امراض٬ به آتش سپردن همه بيگناهان و با گناهان در شکنجه گاهش دوزخ٬ فرمان سپاسگزاری شبانه روزی از اينهمه درد و رنج و غم و پذیرفتن آن بجای حق و حقيقت و راستی و درستی و دم برنیاوردن؟ برای زنده نگاهداشتن چنین آرمانی سراپا ننگ٬ برپا داشتن جنگهای خونین و خانمان برانداز که گوشه هايي از آن را به آگاهی ميرسانم.
در سوره ۲ ?بقره? آيه های ۱۹۱ تا ۱۹۳ چنین دستور میدهد:
? هر کجا مشرکان را یافتيد به قتل برسانید و از شهر هاشان برانید چنانکه آنان شما را از وطن آواره کردند و فتنه گری که آنها کنند سخت تر و فسادش بيشتر از جنگ است. در مسجدالحرام با آنان قتال مکنید مگر آنکه پيشدستی کنند در اینصورت رواست که در حرم آنها را به قتل رسانيد اينست کيفر کافران.
اگر دست از شرک و ستم بردارند از آنها درگذرید که الله آمرزنده و مهربان است و با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و همه را آيين دين الله باشد و اگر از فتنه و جنگ کشيدند با آنها عدالت کنید که ستم جز بر ستمکاران نيست.?
در همین سوره در آيه ۲۴۴ ميگوید:
? جهاد کنيد در راه الله و بدانيد که الله به گفتار و کردار خلق شنوا و داناست.?
زمانيکه که ميگوید با کافران جهاد کنيد تا فتنه و فساد از روی زمين برداشته شود بروشنی مي بينيم فرمان حمله از سوی الله است٬ نه مردم. درباره فتنه و فسادی که ميگويد از روی زمين برداشته شود همان از میان برداشتند آزادی و زير بار نرفتن بر بندگی و بردگی و کنيزی و سجده کردن ۲۴ ساعته رهاورد الله است که از دید مردم پذيرفتنی نبوده و نيست ولی از ديد الله انديشه والايي است که با زور و کشتار بايد به گردن مردم نهاد.
با ارج فراوان
پاينده ايران
برافراشته باد درفش کاويانی سرخ و زرد و بنفش
پاسداران فرهنگ ايران ? پاريس
آله دالفک
قسمت سوم
سوره ۳ ? آل عمران? آيه های ۱۲۱ تا ۱۲۸:
بیاد آر ای پيغمبر صبحگاهی را که از خانه خود به جهت صف آرايي مومنان برای جنگ بيرون شدی و الله به همه گفتار و کردار تو دانا و شنوا بود آنگاه که دو طایفه از شما بد دل و ترسناک و در انديشه فرار از جنگ بودند و الله يار آنها بود انان را دلدار نمود هميشه بايد اهل توکل کنند تا دلدار و نيرومند باشند.
و الله شما را به حقيقت در جنگ بدر ياری کرد و غلبه بر دشمن داد با انکه شما از هر جهت در مقابل دشمن ضعیف بوديد. پس راه الله پرستی در پيش گيرید باشد که شکر نعمتهای او بجای آرید.
ای رسول بياد آر آنگاه که به مومنی گفتی آیا الله بشما مدد نفرمود که سه هزار فرشته بياری شما فرستاد؟ بلی اگر شما صبر و مقاومت در جهاد پيشه کنید و پيوسته پرهيزکار باشید چون کافران بر شما شتابان و خشمگين بیايند الله برای حفظ و نصرت شما پنجهزار فرشته را با پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما ميفرستد.
الله آن فرشتگان را نفرستاد مگر برای اينکه بشما مژده فتح دهد و دل شما را بر نصرت الله مطمئن کند و فتح و فيرزوی شما نگشت مگر از جانب الله توانای دانا. تا گروهی از کافران را هلاک گرداند يا ذليل و خوار کند که مقصود خود نا اميد باز گردند.
سوره ۳ ? آل عمران? آيه های از آيه ۱۴۶ تا ۱۴۸:
چه بسیار رخ داده که پيغمبری جمعيت زيادی از پيروانش در جنگ کشته شده و با اين حال اهل ايمان با سختی هايي که در راه الله به انها رسيده مقاومت کردند و هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زير بار دشمن فرو نياوردند و زا راه صبر و ثبات پيش رفتند که الله صابران را دوست ميدارد.
آنها در هیج سختی جز به الله پناهنده نشده و جز اين نمی گفتند که بار پروردگار را به کرم خود از گناه و ستمی که ما درباره خود کرده ايم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و ما را بر محور کافران مظفر گردان. پس الله فتح و فيروزی در نيا و ثواب در آخرت نصیب شان گردانید.
همین سوره در بخشی از آيه های ۱۵۲ تا ۱۵۹ ميگوید:
و به حقیقت صدق وعده الله را که شما را بر دشمنان غالب گرداند آنگاه دریافتند که غلبه کردید و به فرمان الله کافران را به خاک هلاک افکندید و هميشه بر دشمن غالب بودید.
تا وقتی که در کار جنگ احد سستی و اختلاف برانگيختيد و نافرمانی حکم پيغمبر نمودید. پس از آنکه هر چه آرزوی شما بود ? از فتح و غلبه بر کفار و غنيمت بردن? به ان رسيديد منتها برخی دنیا و برخی بای آخرت ميکوشیديد و سپس از پيشرفت و غلبه شما را باز داشت تا شما را بیازمايد. البته از تقصيرهای شما که ?نافرمانی پيغمبر خود کرديد? درگذشت که الله را با اهل ايمان عنایت و رحمت است.
بياد آرید هنگامی که روی به هزیمت گذاشته و چنان به دهشت ميگريختید که توجه به احدی نداشتید تا انجا که پيغمبر هم که شما را بياری ديگران در صف کارزار ميخواند توجه نکردید تا به پاداش اين بی ثباتی غمی بر غم شما افزود تا از اين پس برای از دست رفتن يا بدست آوردن چيزی اندوهناک نشوید. همانا /انانکه از شما در جنگ احد به جنگ پشت کردند و منهزم شدند شيطان آنها را به سبب نافرمانی و بد کرداری شان به لغزش افکند و الله از آنها درگذشت.
اگر در راه الله بميرید یا کشته شوید ?غم مدار? که به رحمت ايزدی پيوسته و به سوی الله محشور خواهید شد.
سوره ۴ ? النسا? آيه های ۷۱ تا ۷۸:
ای اهل ايمان سلاح جنگ برگيريد و آمگاه دسته دسته يا همه يکبار متفق بر جهاد بيرون رويد و همانا گروهی از شما ( که منافقند و بظاهر دوست و باطن دشمن شما هستند) به خبرهای مجعول هول انگيز شما را ترسان ساخته و از جهاد باز ميدارند.
مومنان بايد در راه الله با آنانکه حيات مادی دنيا را بر آخرت گزيدند جهاد کنند و هر کس براه جهاد در راه الله کشته شد يا فاتح گرديد زد باشد که او را (در بهشت ابدی اجری عظيم دهيم). آيا مي نگری و عجب نداری از حال مردمی که گفتند به ما اجازه جنگ ده و به آنها گفته ميشد اکنون از جنگ خودداری کرده بوظيفه نماز و زکات قيام کنيد(که هنوز مامور جنگ نيستیم) ديدی آنگاه که بر آنها در (جنگ بدر) حکم جهاد آمد در آن هنگام بيش از آن اندازه که بايد از الله بترسند از مردم(دشمنان خود) ترسيدند و گفتند ای الل چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی که عمر ما را تا به هنگام اجل و مرگ طبيعی به تاخير نيفکنی.
(ای رسول ما به آنانکه اين اعتراض کنند) بگو که زندگانی دنيا متاعی اندک است و جهان آخرت ابدی. برای هر که خدا ترس باشد بهتر از دنیاست و آنجا کمترين ستم درباره کسی نخواهد شد.
سوره ۴ ? النسا? آيه های ۸۴ ? ۸۹ و ۹۱
پس ای پيغمبر تو خود تنها در الله بکارزار برخيز که جز شخص تو بر آن مکلف نيست و مومنان را نيز ترغيب کن باشد که الله آسيب کافران را از شما باز دارد که قدرت الله (از کمک مردم) بيشتر و عذاب و انتقامش سخت تر خواهد بود.
منافقان و کافران آرزو کنند که شما مسلمين هم بمانند آنها کافر شويد تا (شما را بر آنان امتيازی نباشد) همه برابر و مساوی در کفر باشید پس آنانرا تا در راه الله هجرت نکنند دوست نگيريد و اگر مخالف کردند آنها را هر کجا يافتيد گرفته و به قتل رسانيد و از آنها یار و دوستی نبايد اختيار کنيد.
گروهی ديگر را خواهید یافت که ميخواهند از شما (به اظهار اسلام) و از قوم خود(به اظهار کفر) ايمنی يابند که راه فتنه گری و شرک بر آنها باز شود به کفر خود باز گردند. پس اگر از (فتنه انگيزی و نفاق) کناره نگرفته و تسليم شما نشدند و از آزار شما دست نکشيدند در اينصورت آنها را هر جا يافتيد گرفته و به قتل برسانيد. ما شما را بر جان و مال اين گروه تسلطی کامل بخشيديم.
درون مايه فرمانهای جنگی الله آن سردار جنگجوی عرب را شنيدید و دريافتيد که دستور میدهد هر جا کافران را يافتيد بکشيد و فرشتگان را نيز بياری رسولش فرستا تا با کشتار و تاراج دين الله که همان بردگی و بندگی است جهانگير شود.
درباره عناين و رحمت او هم دريافتید تنها درباره کسانی که به فرمان او بر دشمنی با آزادی می جنگند مهر می ورزد نه همگان.
سوره ۸ ?انفال? آيه های ۲ تا ۱۹:
(ای رسول ما) چون امت حکم انفال را از تو سوال کنند٬ يعنی غنائم بدون جنگ که از دشمنان بدست مسلمانان آيد و زمين های خراب بی مالک٬ معادن٬ بيشه ها٬ فراز کوه ٬ کف دریاها٬ ارث کسيکه وارث ندارد٬ قطايع ملوک٬ خلاصه اموری که بی رنج مردم حاصل ميشود٬ جواب ده که انفال مخصوص الله و رسول است( که رسول و جانشينانش بهر کس و هر قدر صلاح دانستند ببخشند) در اينصورت شما مومنان بايد از الله بترسيد در اين گونه اموپر خلاف و تقاضای بيجا و حرص ونزاع و تفرقه بپرهيزيد بلکه در رضايت و مسالمت و اتحاد بين خودتان بپردازيد و خداوند و رسول را اطاعت کنید اگر اهل ايمانید.
درست به اين آيه توجه کنيد٬ غنايم بدون جنگ٬زمینهای خراب معادن٬بيشه ها٬ ٬ فراز کوه ٬ کف دریاها٬ قطايع ملوک٬ همه و همه مال الله و روسل است تا بهرکس خواستند ببخشند نه در راه مصالح همگان هزينه شود. الله که وجود خارجی نداشت٬ پس همه اش ماند برای رسول الله و او هم بخشيد به ولی الله.
حالا هم جانشينانش در ايران منابع ملی ما را می بخشند به فلسطينی ها و سوریه ايها و لبنانیها و تروريستها و آقا زاده ها و ما نباید سخنی بگوييم؟
? مومنان آنها هستند که چون ذکری از الله شود (از عظمت و جلال الله ) دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آيات الله را بر آنان تلاوت کنند بر مقام ايمانشان بيفزايد و به الله خود در هر کار توکل ميکنند ونماز را باحضور قلب بپاميدارند و از هر چه روزی آنها کرديم به فقرا انفاق ميکنند(يعنی از غنيمت به فقرا ميدهند).
چنانچه الله تو را از خانه خود به حق (برای اعلا بدين حق) بيرون آورد و گروهی از مومنان سخت رای خلاف و کراهت اظهار کردند و تو به مخالفت آنها از حکم حق بازنگشتی و هجرت گزيدی در امر انفال و غير آنهم بخواهش مردم توجه مکن. پيرو الله باش و از خلق ابدا انديشه مدار. ?
در اين دو آیه هم به روشنی ميبينيد همه سودهای کلان مال الله و رسول الله است و دلهای ترسان و لرزان از آن مومنان. با استواری هم دستور ميدهد خواهش کسی در اين باره پذيرفته نيست و نبايد هم گوش به سخن کسی بدهی؟
? مردم نادان در حکم حق. لا آنکه حق آشکر و روشن گرديد با تو جدل و نزاع خواهند کرد (و چنان حکم حق وطاعت اله بر آنها دشوار و سخت است که گويي به چشم مينگرند که آنها را به جانب مرگ ميکشند.?
در اين گفتار يک اعتراف آشکار به چشم ميخورد که الله خودش ميگويد. حکم حق و اطاعت از فرمانهای الله چنان برای مردم دشوار است که گويي آنها را به جانب مرگ ميکشند.
بسيار درست است زيرا در فرمان الله جز آزادی کشی و نابرابری و زورگويي و ترس و غم و اندوه چيز ديگری به چشم نميخورد که مدم به پيشواز آن بروند. درآمدهای کلان هم که مال الله و رسول است.
? (ای رسول ما) بياد آر هنگامی را که الله بشما وعدهفتح بر يکی از دو طايفه داد ?غلبه بر قريش يا کاروان شام? و شما مسلمين مايل بوديد که آن طايفه که شوکت و سلاحی همراه ندارد (بی رنج و جهاد) اموالشان نصيب شما شود و الله ميخواست که صدق سخنان حق را ثابت گرداند و از بيخ و بن ريشه کافران را بر کند تا حقايق دين اسلام را محقق و پايدار کند و باطل را محو و نابود سازد هر چند بدکاران را خوش نيايد.?
آيا بن مايه ای بهتر از اين برای گردنه بندی و تاراج و کشتار کسانيکه کوچکترين ابزار دفاعی نداشتند و آزادانه در پی تجارت خود ميرفتند وجود دارد که الله فرمان تازش و کشتار و تاراج اموال آنها را داده است؟
? بياد آريد هنگامی را که استغاثه و زاری به پروردگار خود ميکرديد( که شما را بر دشمن غلبه دهد) پس عای شما را اجابت کرده ( وعده داد) که من سپاهی منظم از هزار فرشته به مدد شما ميفرستم و اين مدد فرشتگان را الله نفرستاد مگر آنکه بشارت و مژده فتح باشد و تا دلهای شما را ( به وعده الله) مطمئن سازد. و بدانيد که نصرت و فيروزی نيست مگر از جانب اله که الله را کمال قدرت و حکمت است.
يار آر هنگامی را که خواب راحت شما را فرا گرفت برای اينکه از جانب الله ايمنی یافتيد واز آسمان رحمت خود آبی فستاد که شما را آن آب پاک گرداند و وسوسه و کيد شيطان را از شما دور سازد و دلهای شما را به ليمان با هم متحد گرداند تا در کار دين ثابت قدم و استوار باشيد.?
? يعنی از آسمان رحمت بارانی فرستاد که جسم شما را از هر حدث و ناپاکی سازد و جان شما را از وسوسه و خيال شیطان ايمن گرداند. و يادآر ای رسول آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان وحی کرد که من با شما مومنان را ثابت قدم بداريد که همانا من ترس در دل کافران میافکنم تا گردنهايشان بزنيد و همه انگشتان و (دست آويزهايشان) قطع کنيد. اين کيفر کافران برای آنستکه با الله و رسول او سخت و مخالفت کردند و هر کس با الله و رسول او راه شقاق ومخالفت پیمايد بترسد که عقاب الله بسيار سخت است. اين عذاب مختصر قتل و اسارت را در نيا بچشید و بدانيد که برای کافران در قيامت عذاب آتش دوزخ مهیاست. ای اهل ايمان هرگاه با تهاجم و تعرض کافران در ميدان کارزار روبرو شويد مبادا از بيم آنها پشت کرده و از جنگ بگريزيد. هر که در روز جنگ به آنها پشت نمود و فرار کرد بطرف غضب و خشم الله روی آرود و جايگاهش دوزخ که بدترين منزل لست خواهد بود. مگر آنکه از ميمنه به ميسره و یا از قلب به جناح برای مصالح جنگی رود و یا فرقه ای بياری فرقه ديگر بشتابد.
ای مومنان نه شما بلکه الله کافران را کشت ای رسول چون تو تير افکندی نه بلکه الله افکند و شکست کافران را الله برای اين خواست که مومنان را به پيش آمد خوشی بیازمايد که الله شنوای دعای خلق و دانابه مصالح امور عالم است. اين فتح و غلبه در جنگ بخواست الله شما را نصيب شد و بدانید که محققا الله سست و بی اثر کننده مکر کفار است٬يعنی شما مومنان از مکر کفار ميانديشيد که الله بنيان مکرشان را ويران کرد.?
همين سوره آیه ۲۶:
وای مومنان بیاد آورید زمانی را که عده قليلی در ميان دشمنان بسیار بوديد بعد از آن الله شما را در پناه خودآورد و بياری خود نيرومند و نصرت بشما عطا کرد و از بهترين غنائم و طعامها روزی فرمود باشد که شکر نعمتش را بجای آريد.?
بن مايه ردناپذير همکاری همه سويه همراه بودن الله و نيروی هوايي ناديدنيش فرشتگان در جنگ وو تيراندازی الله و آدم کشی او آنهم در سر گردنه ها با بهره گيری از همه مکر و نيرنگ.
آیآ نبايد چنین الله راهزن و گردنه گير را در دادگاه وجدان محاکمه کردو از جايگاه خدايي دروغين او را بزير کؤید و پيکره او و رسول الله و ولی الله اش را در موزه های جنايت عليه بشريت گذاشت؟
همان سوره آيه ۲۸:
و محققا بدانيد که شما را اموال و فرزندان در دنیا ابتلایی بیش نیست و در حقیقت اجر عظيم نزد الله است و سعادت حقيقی در آخرت است.
آيا اين دستور الله فتنه انگيزی در درون خانواده ها نیست؟
همان سوره آيه ۴۱ به بعد:
? و ای مومنان بدانيد که هر چه بشما غنيمت و فايده رسد(زياد يا کم) خمس آن خاص الله و رسول و خويشان او يتيمان و فقيران و در راه سفر ماندگان است. به انها بدهيد اگر الله به آنچه بر بنده خود (محمد) در روز فرقان روزی که دو سپاه اسلام و کفر در جنگ بدر روبرو شدند. الله نازل فرمود ايمان آوری و بدانید که الله بر هر چيز توانا است.?
اللهی که ميگوید روزی هر جنبنده ای را من ميدهم چه شده است که ميجنگد و ميکشد و غارت ميکند تا خمس و غنيمت بر دارد؟
? بياد آرید زمانی را که سپاه شما در نزديک وادی دشمن به مکانی دور(از شهر مدينه) واقع شد (که موفقيت و اتفاق خوشی الله نصیب شما کرد) و اگر اين کارزار بوعده و قرار شما با دشمن مقرر ميشد در وعده گاه( چنین موافق و دلخواه شما نمیبود) و از خوف و انديشه در جنگ اختلاف ميکردید.
لیکن برای آنکه حکم ازلی و قضای حتمی را که الله مقرر فرموده اجرا سازد(شما را غلبه داد) يعنی الله در جنگ بدر ره مدد فرشتگان مومنان کم را بر کافران بسيار غلبه داد که حقانیت قران و رسولش را آشکار سازد تا هر که هلاک شدنی است بعدا از اتمام حجت هلاک شود و هر که لايق حيات ابدی است به اتمام حجت به حيات ابدی رسد و همانا الله شنوای دعا و دانای مصالح بندگان است.?
سوره ?انفال? آيه ۴۳ و ۴۴ :
? و یادآر زمانيکه الله دشمنان را هنگامی که مقابل شديد پر چشم شما کم نمودار کرد( تا قوی دل شده از آنها مینديشيد) و شما را نيز در چشم دشمن کم نمود (تا تجيز کامل و تهيه مهمات جنگ نکنند ) تا الله آنانرا که در قضای حتمی خود مقدور نموده(يعنی غلبه اسلام) اجرا فرمايد (تا بدانيد کار بدست الله است) وبسوی اوست بازگشت امور.
ای کسانيکه ايمان آورده ايد هرگاه با فوجی از دشمن مقابل شديد پايداری کنيد و الله را پيوسته يادآوريد٬ باشد که فروزمند و فاتح گردید.
همین سوره آیه ۵۹ و شما(ای مومنان) در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان الله و دشمنان خودتان فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما بر دشمنی آنان مطلع نیستید و الله به آنها آگاه است نیز مهیا باشید و آنچه در داه الله (و اوصیای دین الله) صرف کنید الله تمام بشما عوض خواهد داد و هرگز بشما ستم نخواهد شد.
همین سوره آیه ۶۴ ای رسول مومنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشید بر دویست نفر از دشمنان غالب خواهید شد و اگر صد نفر بوده بر دوهزار نفر کافران غلبه خواهید کرد زیرا آنها گروهی بی دانشند و شما با دین و دانشید لذا توانا و غالب بر آنهائید.
همه این وسوسه ها و تحریکات جنگ و کشتار که با این اعترافات روشن خود الله آشکار و نهان در آن دست و دخالت دارد و نیرنگ بازی میکند جز برای پایدار نمودن داده هائی است که در قرآن آورده است؟( نابودی، آزادی، نابرابری، بردگی، غلامی، کنیزی، غم و اندوه، ترس و لرز و و.) آیا بدرستی او خداست یا یک گردنه بند تازی خونخوار؟
اکنون الله بشما تخفیف داده (و در حکن جهاد آسان گرفت) و دانست که در شما ضعف ایمان راه یافته (که یکنفر با ده نفر نمیتوانید مقلومت کنید) پس اگر صد نفر باشید صبور و پایدار بر دویست نفر و اگر هزار نفر بر دوهزار به اذن الله غالب خواهید شد (یعنی با وجود ضعف ایمان باز یکنفر مومن بر دو نفر کافر غلبه خواهد کرد. الله با صابران اهل ایمان است.
جز ریشخند و تمسخر به این تحریک ابلهانه الله چه پاسخی میتوان به او داد؟
همین سوره آیه ۶۶ هیچ پیغمبری را روا نباشد که از اسیران جنگ فدا گرفته و آنانرا رها کند تا خون ناپاکان را بسیار بریزد(پس اصحاب تو ای رسول نبایستی به طمع دنیا این انتظار را از تو داشته باشند).
این آیه که نمودار سنگدلی الله و رسول اوست درست یا نادرست چه خوب ترجمه شده است که میگوید اگر اسیران جنگی آزاد گردند، خون ناپاکان بریزند. با این اعتراف یک سخن حسابی هم شنیدیم که فرمان برداران الله از ناپاکان هستند.
شما(ای اصحاب رسول) متاع فانی ناچیز دنیا را میخواهید( الله برای شما سرای ابدی و نعمت جاودانی) آخرت را و الله مقتدر و کارش همه از روی حکمت است.
اگر نبود حکم (ازلی) سابق از امر نافذ الله (که پیغمبر فدا و غنائم را روا دانست) همانا در آنچه(از غنیمت) گرفتید بشما عذاب سخت رسیده بود. پس اکنون از هر چه غنیمت بیایید بخورید، حلال و گوارا شما باد، ولیکن الله ترس و پرهیزکار باشید که الله آمرزنده خطاها و مهربان به خلق است.
این آیه هم که روشن است الله میگوید بزنید بکشید و غارت کنید، هر چه غنیمت گرفتید بخورید، از شیر مادر حلال تر است.
همین سوره آیه ۷۲ آنانکه کافر شدند نیز بعضی دوستدار و مددکار یکدیگرند و شما مسلمین اگر آنرا که الله دستور داده کار نبندید همانا فتنه و فساد بزرگ روی زمین را فرا خواهد گرفت؟
اگر چه هیچگاه الله فتنه و فساد مورد ادعای خودش را بروشنی نگفته است که چیست، ولی نیک میدانیم که فتنه و فساد مورد نظر الله همانا گسترش آزادی و برابری است که بیمناک گریزان شدن مردم از بند بندگی و بردگی و کنیزی است.
سوره نهم ?توبه?آیه ۱۲۱ هنگامی که رسول فرمان خروج برای جنگ دهد نباید مومنان همگی بیرون رفته و رسول را تنها گذارند، بلکه چرا از هر طایفه ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم مهیا نباشند؟ تا آنان علمی که آموخته اند بروند و به قوم خود بیاموزند که قوم شان هم شاید الله ترس شده و از نافرمانی حذر کنند.
روشن است که اگر رسول تنها بماند میترسد آزادی خواهان بیایند و بکشند و از بند آزاد گردند.
رسول و الله او جز جنگ و کشتار و غارتگری و نیرنگبازی دانش دیگری در کلام الله از خود نشان نداده اند تا آن را به دیگران بیاموزند.
همین سوره آیه ۱۲۲- میگوید ای اهل ایمان با کافران از هر که به شما نزدیکتر است شروع به جهاد کنید. باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و پایداری حس کنند (تا از سپاه اسلام بیمناک شوند)(و شما مومنان هیچگاه نترسید) و بدانید که الله همیشه یار پرهیزکاران است.
آیا بدرستی این دستور الله کمی بالاتر از مسخره نیست که از سوئی دستور میدهد با کافران هر که بشما نزدیکتر است بجنگید و بکشید و از سوی دیگر میگوید الله همیشه یار پرهیزکاران است.
آیا جنگجویان آدمکش و غارتگر و پروه گیری که بر زنان و دختران و پسران مردم تجاوز میکنند پرهیزکارند که الله یار آنها است؟
آیا با این دستور های ددمنشانه الله معنی پرهیزکاری را دریافته است؟ آیا او قبلآ راستی و درستی و حق و حقیقت را دریافته بود تا این یکی را دریابد؟
از پایه گذار بردگی و بندگی و کنیزی و غلامی و گردنه بندی چه چشم داشتی به دریافت درستی و راستی؟
آنچه که از جنگهای الله و رسول الله در راه نابودی آزادی و گسترش بندگی و غلامی و کنیزی و نابرابری به آگاهی شما رسید بخشی از نه سوره کلام الله است، نه تمام آن که به نمونه مشت از خروار آورده شد تا در یابید که در این دیک سیاه زراندودشده جز تباهی و فساد و گمراهی که کوشیده شده بر آنها تن پوش راستی و درستی پوشانده شود چیز دیگری نیست.
همانگونه که در آغاز سخنان هفته پیش یادآور شدم این الله دست پخت خود محمد بود برای دستیابی بر قدرت و فرونشانیدن عقده های درونی دوران خردسالی خود.
بر این باورم که اگر خود الله بی زبان?حجرالاسود? به نیروئی دسترسی داشت نه یکبار که ده بار چشمان محمد را از کاسه بدر آورده و اگر زبان داشت به او میگفت آدم ناحساب حالا که مرا در جایگاه خدائی نشاندی طلبت، چرا بنام من فرمانهای نابخردانه غیرخدائی فرستادی؟ چرا مرا دشمن آزادی و آزادی خواهی و پیرو برده داری و غلام بارگی شناساندی؟
کدام خدا پیش از من با تیر و کمان در گردنه ها به راهزنی و آدمکشی نشسته بود که مرا اینگونه رسوا کردی؟ افسوس که زبان ندارد تا بگوید من کجا و فرمانهای آمده در قران کجا؟
همانگونه که در پیش یادآور شدم اینک شمار سوره ها و آیه ها ئی میشنوید که در همین کلام الله آمده و گفته شده است که محمد دیوانه است، وحی نیست، افسانه پیشینیان و سحر و ساحری است که خودش بافته است کسانی مانند بلعام ترسا، عایش، نفیس غلام رومی، سلمان فارسی و دیگران به او آموخته و برایش نوشته اند.
این گفتار در ۲۴ سوره و ۵۹ آیه از کلام الله به شرح زیر است.
سوره هفتم آیه ۱۸۳- سوره دهم آیه ۳۷- سوره یازدهم آیه ۱۲- سوره پانزدهم آیه ۴- سوره شانزدهم آیه های ۲۳و ۲۹و ۱۰۲- سوره هفدهم آیه ۴۶- سوره بیست و یکم آیه ۴- سوره بیست و سوم آیه های ۶۹و ۸۲- سوره بیست و پنجم آیه های ۳ تا ۵ و ۷- سوره بیست و هفتم آیه ۶۷- سوره سی و چهارم آیه های ۶-۷-۴۲-۴۵- سوره سی و هفتم آیه های ۱۴و ۳۵- سوره چهل و سوم آیه ۲۹- سوره چهل و چهارم آیه ۱۳- سوره چهل و ششم آیه های ۶-۷-و۱۶- سوره پنجاهم آیه ۴- سوره پنجاه و یکم آیه ۹- سوره پنجاه و دوم آیه های ۲۸و ۲۹- سوره شصت و هشتم آیه های ۱و۲- سوره شصت و نهم آیه های ۳۷ تا ۴۹- سوره هفتاد و چهارم آیه های ۱۷ تا ۲۵- سوره هشتاد و یکم آیه ۲۱- سوره هشتاد و سوم آیه ۱۲- سوره هشتاد و ششم آیه ۱۳.
برگرفته از:http://zandiq.com/2008/11/18/janghaye-khonine-allah-va-rasool-ollah-baraye-nabodie-azadi-va-be-band-keshidane-andishe/
آنهم کاروانیان بی سلاحی که ربايندگان دارايي آنان به فرنورد مسلح نبودن آنها ميخواستند مال شان را بربايند و خودشان را نکشد ولی الله راضی نشده و گفته است بکشيد تا فساد از روی زمین برداشته شود. الله از اين واژه بسيار بهره گرفته ولی هرگز نگفته است که فساد مورد نظر او چيست؟
آيا فساد مورد نظر او در ميان بار شتران بود که الله دانا و توانا آگاه شده و تازش برده تا به مقصد نرسد؟
برای روشن شدن هر چه بيشتر انديشه الله و رسول الله و ولی الله در اين گونه گردنه بندی ها و کشت و کشتارها نخست نمونه های چندی از رمانهای الله را به آگاهی ميرسانم تا دريابيد که آیا الله آزادی داده بود که مردم در نمي يافتند و نمي پسنديدند؟ آيا غلامی و بردگی و بندگی و کنيزی را برداشته و برابری داده بود که مردم ناخوشنود شده بودند؟ آيا شادی و شادمانی و تندرستی پيشياره کرده بود که مردم رد کرده بودند؟ آيا دستور ساختن درمانگاه و بیمارستان و دانشگاه داده بود که مردم روی برگردانده بودند؟ آيا دستور های الله بدرستی حق و حقيقت و راستی بود که مردم زير بار آنها نميرفتند؟
آیا الله گفته بود بنوشيد انچه که شما را شاد ميکند؟ بخورید هر آنچه را که ميل داريد؟ بپوشید انچه را دوست داريد؟ بکار ببريد آنچه را که خرد شما پروانه ميدهد ٬ مردم ناراضی شده بودند؟
سپس به دنبال جنگهايش ميرويم.
آيه های کلام الله را که هم اکنون ميشنويد پاسخ روشنی با این پرسشها خواهند داد که امیدوارم داوری دادگرانه کنيد.
۱ ? سوره دوم ?بقره? آيه ۱۸ درباره قصاص کشتگان چنين میگويد: مرد آزاد در برابر مرد آزاد٬ بنده را به جای بنده و زن را به جای زن قصاص توانید کرد.
آيا سخن روشن تر از اين درباره ناآزادی و بردگی و کنيزی وجود دارد؟
۲- سوره دوازدهم ?رعد? آيه ۱۵ : هر که در آسمانها و زمين است با همه آثار و وجودش به رغبت و اشتياق و به جبروالزوم شب و روز به اطاعت الله مشغول است.
۳- سوره شانزدهم ?النحل? آيه های ۴۹ تا ۵۲ : هرچه در آسمانها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان همه بی هيچ تکبر و با کمال تذلل (يعنی ذلت) به عبادت الله مشغولند و تمام موجودات از الله که فوق همه آنهاست ميترسند الله فرمود براه شرک و دوتايي نرويد که الله يکی است. از من بترسيد. هر چه در آسمانها و زمين است همه ملک من است.
در آيه های ۷۴ و۷۵ همين سوره نيز ميگويد بنده با مرد آزاد برابر نيست.
۴- سوره ۲۴ ?نور? آيه ۴۱ : ای رسول آيا ندیدی که هر کس در آسمانها و زمین است تا مرغ که در هوا پرواز گشاید همه به تسبيح و ثنای الله مشغولند.
۵- سوره ۱۷ ?اسری? آيه ۲۱ : در دنيا بعضی مردم را بر بعضی فضيلت بخشيديم. مراتب آخرت نیز بسيار بيش از درجات دنیاست و برتری خلايق از يکديگر بمراتب افزون از حد تصور است.
سوره ۳۰ ?روم? آيه ۲۸ : هيچيک از کنيزان و غلامان ملکی شما در هيچ چيزی با شما شريک و مساوی نیستند.
پرسش اين است٬ چرا الله در دنيا برخی را برخی برتری بخشيده است و چرا در آخرتی هم که اگر وجود داشته باشد ميخواهد دست به چنين کار نادرستی بزند؟ چرا کنیز و غلام آفريده و چنین بدبخت کرده است٬ چرا دو نفر نباید با هم برابر باشند مگر از راه دانش؟
آيا پايه اساس زندگی آزادی و برابری است يا آنچنانکه الله در کلام خود گفته اند٬ نابرابری٬ بردگی٬ غلامی و کنيزی؟
۶- سوره ۲۲ ?حج? آيه های ۱ تا ۳ : ای مردم الله ترس و پرهيزکار باشيد که زلزله روز قيامت بسيار حادثه بزرگ و واقعه سختی خواهد بود. چون هنگامه آن روز بزرگ را مشاهده کنید هر زن شیرده طفل خود را از هول فراموش کند و هر آبستن بار رحم را بيفکند و مردم را از وحشت آن روز بيخود و مست بنگری در صورتيکه مست نيستند و ليک عذاب الله سخت است. ( اين آيات در جنگ بنی المصطلق نازل شد رسول براصحاب بخواند آنها سخت گريان و هراسان شدند. رسول فرمود آن روز از هر هزار نفر فرزند آدم يکی بهشتی و نهصد و نود و نه دوزخی شوند. مردم بيشتر پريشان شدند. خيمه نزدند طبخ نکردند که وای برما همه دوزخی باشیم ديگر بار رسول بشارت داد که با هم جمع باشيد و دل نزديک و درستکار و خوش باشید که از صد وبيست صف بهشتيان٬ دو ثلث آن هشتاد صف امت من باشند. اصحاب خوشحال شدند. عکاشه بر رسول عرضکرد دعا کن بر من که بهشتی شوم و رسول خدا دعا کرد. ديگری برخاست حضرتفرمود عکاسه بر تو سبقت گرفت. برخی مردم از جهل و نادانی در کار الله جدال کنند و از پی شيطان گمراه کننده ای روند.)
اگر اندکی مهرورزيده بيشتر به درون مايه اين آيه توجه کنید بی هيچگونه دو دلی درميابيد که گمراه کننده اصلی محمد است. نه شيطان. اين محمد است که ميگوید چنین وحی آبرو برنده ای از سوی الله او آمده است. اين گفته گفته شيطان نيست.
اللهی که در پسوند نامش رحمان و رحیم را يدک ميکشد و در بسياری از آیه ها سخن از مهر و دادگری ميکند. چه چيزی او را بر آن داشته است در روزی که همه مردم را گرد آورده تا دادرسی دادگرانه کند و مهر و داد خود را به نمايش بگذارد. گناهکاران و بی گناهان را بشناسد بر يکی پداش و بر ديگری کيفر دهد.
پيش از آغاز به کار آنچنان زلزه بيحا و نالازم و حشترانی بر پا کند که هر زن شیرده از بيم جان کودک شیرخواره بهتر از جان خود را رها و فرار کند. هر زن آبستن از شدت ترس بار رحم خود را بر زمین افکند. مردم با گناه و بيگناه با يک چوب رانده شوند و از عذاب سخت الله بيهوش گردند تا دگر باره به هوش آيند٬ چرا؟ منطق اين کار نابخردانه وحشتزای الله چيست؟
اگر پس از دادرسی زنان پريشان بچه از دست داده و زنان سقط جنین کرده بيگناه شناخته شوند٬ پاسخگوی اين جنایت بزرگ نادرست بيدگرانه بر آنها کيست؟
چه کسی و چگونه بدادشان خواهند رسيد در حاليکه بيدادگر و مرتکب این گناه نابخشنودی خود الله است.
بدور از دروغ بودن پایه ای اين گونه یاوه های بافته شده که ۱۴۰۰ سال است گروه بيشماری را در بند گمراهی نگاهداشته اند. چنين آيه هايي در زمانی نازل گردیده است که محمد در حال جنگ و کشتار خونین ددمنشانه با تيره بنی المصطلق بوده و هزاران زن و مرد و دختر و پسر و خرد و کلان را از دم شمشير گذرانيده و خانه های بسياری را ويران و تاراج کرده و زنان و دختران و مردان بيمشاری را به اسارت و بردگی گرفته است که هنوز خون از شمشيرش ميچکیده است.
اگر چنان بهشتی درست باشد چنین تاراج گران و کشتارگران چگونه دو برابر کسانی که يکهزارم تبهکاری اينان را مرتکب نگردیده اند بهشتی هستند؟
از فراز زنان اسير در این جنگ زن بسيار زیبايي بنام بره دختر حارث بن ابی ضرار همسر يکی از سرداران کشته شده در جنگ و دختر رئيس تيره بنی المصطلق بود که بدست سربازان محمد دست بدست میگشت. با روی آوردن بر محمد برای رهايي خود٬ رسول الله شيفته زيبايي او گرديد و ويرا از سربازانش خريداری کرد و نام ?جويريه? بر او نهاد بوارون عده زنان همسر مرده که برابر آيه ۲۳۴ سوره ۲ بايد چهار ماه و ده روز کسی با او همسر نشود همان شب رسول الله او را بدرون رختخواب هميشه گسترده اش کشانید. درست همان کاری را که با صفیه دختر حی بن اخطب همسر زيبای کتانه بن ربيع گنجدار معروف يهودی کرد.
کتانه را برای دسترسی به گنجهايش زير شکنجه بدست علی کشت و همسر او را بازور تصاحب نمود. در حالی که هنوز کتانه را به خاک نسپرده بودند با همسرش نيز همخوابه گردید.
اگر چنین جنايتکاری با هشتاد صف از پيروان جنايتکارتر از خودش به عشرتکده الله نرود چه کس ديگری تبهکارتر از او و همراهانش را دارد که به آن عشرتکده بفرستد؟
محمد چنان سرگرم عشقبازی با بره آن زن جوان داغدار همسر و خانواده از دست داده گردید که از يادش رفت در اين سفر جنگی زیباترین همسرش عايشه او را همراهی ميکند. عايشه زيبا با آگاهی از کار همسر پيرش در پی انتقام جويي برآمد در نيمه راه بازگشت به مدینه٬ با صفوان جوان ۲۲ ساله عقبدار قوای محمد در پشت تپه ها پنهان گرديد و شبی را تا بامداد با صفوان سپری نمود. محمد آن چنان شيفته زيبايي و عشقبازی با جويريه شده بود که تا رسيدن به مدينه درنیافت عايشه همسر زيبايش در کجاوه نيست. پس از آنکه کجاوه ها را بر زمين نهادند تازه دریافتند که عايشه نيست٬ غوغايي بر پا شد. خبر بگوش محمد رسید و وی را پريشان حال ساخت.
علی را احضار کرد وبدنبال پيدا کردن عايشه به بيابان فرستاد. علی در ميان راه دید که عايشه بر ترک شتر صفوان سوار است و شنگول و خندان مي آيند. برگشت آنچه را که ديده بود به محمد گفت و گفت رها کن اين خبيثه را که زن برای تو مانند کفش است. اين سخن پايه دشمنی عايشه با علی و مایه جنگ جمل گردید.
شگفتا اللهی که به محمد خبر نداده بود که عايشه با صفوان در بيابان سرگرم عشق بازی است دگر باره بياری ارباب خود محمد شتافت و آن آيه کذايي را فرستاد که اگر بدنام کنندگان عايشه راست ميگویند بايد چهار شاهد عادل آنهم در آن بيابان منطقه جنگی بياورند که شب در آنجا بوده اند و با چشمان خود همخوابگی عايشه و صفوان را دیده اند که چگونگی آن سوره ۲۴ ?نور? آمده است.
وقتی در چنین زمانی محمد سخن از چنان وحی به ميان مي آورد اين پرسش پيش مي آيد که چرا الله در گوشه و کنار وحی خود با ايما و اشاره به محمد نگفت ای رسول عزيز ما همسرت عايشه پشت تپه ها دارد با صفوان عشقبازی ميکند برو و با دو چشم خود ببين که نياز به گواه ديگری نباشد؟
اين داستان محمد شبيه داستانی آمده در باب چهارم گلستان سعدی است که میگويد منجمی به خانه در آمد يک مرد بيگانه را ديد با زن او نشسته. دشنام داد و سقط گفت. فتنه و آشوب برخاست. صاحبدلی که بر آین واقف بود گفت٬ تو بر اوج فلک چه دانی چيست که ندانی در سرايت کيست؟ شايد اين همان داستان محمد است که سعدی چنین اورده است.
محمد هم با اينکه از اوضاع و احوال همسرش آگاه نبود که در بیابان سرگرم عيش است چنان آيه هايي دلگرم کننده بخورد جنگجويانش ميداد تا بيشتر ابزار بی اراده در دستش باشند.
۸- سوره ۲۰ ?طه? آيه ۹۳: هيچ موجودی در آسمانها و زمين و بین آنها یا زیر کره خاک نيست مگر الله را بنده و فرماندار است.
از الله ميپرسم چه کار نيمه تمامی داری که نیاز به اینهمه بنده داری؟ آيا اين الله از بزرگترين بنده داران جهان هستی نیست؟
۹- سوره ۲۳ ?المومنون? آيه های ۵ و ۶ : و آنانکه فروج و اندام شان را از عمل حرام نگاه ميدارند مگر بر جفتهايشان که زنان عقدی آنها باشنديا کنيزان ملکی متصرفی آنها که هيچگونه ملامی در مباشرت اين زنان بر آنها نيست.
کنيزان ملکی متصرفی چگونه زنانی هستند و چرا آنها را به ملکيت و تصرف خود در اورد؟
۱۰ ? سوره ۳۹ ?زمر? آيه های ۶۸ تا ۷۲ : صيحه صوراسرافيل بدمند تا جز آنکه الله بقای او خواسته ديگر هر که در آسمانها و زمین است همه يکسر مدهوش مرگ شوند آنگاه صيحه ديگری در ان دمیده شود که ناآگاه خلايق همه از خواب مرگ برخيزند و نظاره واقعه محشر کنند و زمین محشر بنور پروردگار روشن گردد و نامه اعمال خلق در پيشگاه عدل نهاده شود و انبیا و شهدا بر گواهی احضار شوند و ميان خلق به حق حکم کنند و به هيچکس ابدا ظلمی نخواهد شد و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و الله از هر کس به افعال نيک و بد خلق آگاه تراست و آن روز آنانکه به الله کافرند فوج فوج به جانب دوزخ رانند و چون آنجا رسند درهای جهنم برويشان بگشايند و خازنان دوزخ به آنها گويند مگر پيغمبران الله برای هدايت شما نيامده و آیات الهی را برايشان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات اين روز سخت نترسانيدند؟ جواب دهند بلی وليکن افسوس که مایه کفر و عصيان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و وعده عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید.
این اعتراف را از کسان گرفته اند که زير بار بندگی و غلامی نرفته عصيان کار شناخته شده اند. درست بگونه اعترافات دروغین بی گناهان در زیر شکنجه بيدادگاههای فرمايشی انقلاب اسلامی ايران امروز.
تا به حال از همه منبرهای نيرنگباز شنیده بودیم که در محشر خيالی دادرسی را خدا انجام ميدهد ولی حالا میبينيم که شهدا و انبيا انهم بدستور الله به پرونده ها رسيدگی میکنند تا بيگناه و گناهکار را بشناسند و در حاليکه همین شهدا و انبیا در روی زمين بفرمان الله با اينها جنگيده کشته اند و کشته شده اند. چگونه کشته شده ها میتوانند حکم عادلانه درباره کشندگان خود بدهند؟
باز در اين جا بياد داوری محمد با تيره٬ تیره بخت و بيگناه بنی قريظه افتادم که حاضر بودند بگونه تيره های بنی قينقاع و بنی نضير همه دارايي خود را به محمد واگذارند و با يک بار شتر وسايل اوليه زندگی دست و زن و بچه خود را بگيرند و ترک ديار کنند. ولی محمد رسول الله نماينده الله دادگر گفت٬ نه! برای زنده ماندن و يا کشتن شما بايد کار به داوری مراجعه گردد که چنین حکمی در تاریخ جهان پيشينه نداشت و ندارد. گزينش داور برای چنین سرنوشت تلخی را از دست آنها گرفت و گفت باید به داوری را که من برميگزينم گردن بنهيد سرانجام سعد معاذ دشمن شماره يک يهودی ها را که در يک نزاع شايد محلی از دست آنها زخمی برداشته بود که خونش بند نمي آمد و در بستر مرگ آرميده بود به داوری برگزيد و علی را هم به سرداوری گماشت.
نتيجه را از پيش روشن بود٬ بريدن سر همه مردان و به اسارت گرفتن همه زنان و دختران و به تصرف محمد در آمدن همه دارايي و املاک آنها. که سنگدلانه در برابر چشمان محمد سر ۷۰۰ تن مرد و پير و جوان و زنی بنام حسنی القرظی را علی و زبير عموی محمد همچون مرغ بريدند. با جان و نيمه جان در ميان گودالهای از پيش کنده شده بر روی هم انباشته٬ زنان و دختران و پسرکان هم برای خوشگذرانی ميان قوای محمد تقسيم گرديدند.
پرسش اين است٬ فرق ميان داوری الله در محشر و رسولش محمد در اين جهان چيست؟ بر باور من بايد روزی بشريت از این خواب سنگين بلاهت پی ورزی دينی بيدار شود اینگونه جنایتکاران علیه بشریت را که زیر نام دین دست به دهشتناک ترین جنایتها زده اند و پاداش عشرتکده الله را هم پشتوانه دارند با الله شان غيابا محاکمه کنند و تنديس زشت و اهريمن گونه آنان را در موزه های جنایت سراسر جهان بگذارند. تا جهان و جهانيان دريابند چه شيادانی بنام دين و مذهب دست به چه جنایت هول انگيزی زده و چه خانمانها و تاريخ و فرهنگی را بر داده اند.
پرسش ديگر که پيش مياید اينست که اللهی که برای شناسانيدن خود در جهان و برای بکار بستن فرمانهايش توانايي نداشت از رسول و سپاهيان او یاری گرفت و حال هم که در محشرش مينشيند و تماشا میکند تا رسول و يارانش دادنامه صادر کند. باز هم او خود را خدايي بی شريک و دادگر و توانا ميداند؟ آيا او بنده آل محمد نيست؟
پاک يزدان به پيروان چنین انديشه ای خرد بدهد.
با ارج فراوان
پاينده ايران
برافراشته باد درفش کاويانی سرخ و زرد و بنفش
پاسداران فرهنگ ايران ? پاريس
آله دالفک
قسمت دوم
۱۱ – سوره ۲۵ ?فرقان? آيه ۵۲:
? ای رسول تو هرگز تابع کافران مباش و با آنها چنانکه مخالفت قرآن و دین کنند سخت جهاد و کارزار کن.?
آن فرمانهای الله را که سرا پا آزادی کشی و نابرابری و کنيزی وغلامی وبردگی و ترس و هراس بود شنيديد و اين فرمان آمده در سوره فرقان را هم شنيديد که میگويد هر کس از قرآن و دین (یعنی آن فرمانها) سرپيچی کنند کافر است. ای رسول سخت جهاد و کارزار بکن. آيا اين يک کارزار گسترش دهنده اهریمنی در بند کشیددن آزادی و برابری نيست؟
۱۲ ? سوره ۴۲ ? شوری? آيه ۴:
? آنچه در آسمانها و زمين است همه ملک الله است?
در آيه ۲۷ همين سوره ميگويد اگر الله روزی بندگان را زياد کند طغيان میکنند؟
اگر بدرستی الله خدای راستين است٬ آن خدا چه نيازی به اينهمه املاک دارد. ميخواهد چه بهره برداری بکند. کشاورزی یا دامداری؟ درباره گرسنه نگاهداشتن مردم آيا اين دیدگاه يک ديکتاتور خود سر نیست؟ آيا نميترسد که مردم از غلامی و بردگی و کنيزی رهاورد او سرباز زنند؟ اين دستور در خور خرد و دانش هست؟ پس اينکه میگفتند٬ گرسنه نگه داشتن دیدگاه انگليسی هاست دروغ بوده و اين دستور الله تازيان است.
۱۳ - سوره ۶۴? تغابن? آيه ۱۱:
? هيچ رنج و مصيبتی به شما نرسد مگر به فرمان الله. ?
۱۴- سوره ۹۰ ?بلد? :
? نوع انسان را با مشقت و رنج آفريديم که روز و شبی را بی رنج و درد و غم و آلام طبيعت و امراض و خوف و خطر عمر نگذراند.?
چرا بايد الله درد و رنج و غم و مصيبت حواله مردم دهد؟ چرا بايد مردم در ترس و لرز و خوف و خطر از الله بگذرانند؟ سود الله اين درد و رنج مردم چيست؟ الله از شادی مردم چه زيانی ميبيند که آنها را غمگين ميخواهد؟ آيا دستوری دادگرانه و در خور خدای خرد است؟
۱۵- سوره۴ ?النسا? آيه ۶۵:
? نه چنین است قسم به الله که اينان به حقيقت اهل ايمان نميشوند مگر آنکه در خصومت و نزاع شان تنها تو را حاکم کنند و هر حکمی بکنی هیچگونه اعتراضی در دل نداشته باشند و کاملا از دل و جان تسلیم فرمان تو باشند.?
۱۶- سوره ۴۸ ?فتح? آيه ۹۲:
? ای رسول مومنانی را که در حديبيه با تو بيعت کردند٬ به حقيقت با الله بيعت کردند. چون تو خليفه خدايي و همان دست تو دست خداست بالای دست آنها.?
۱۷- سوره ۳۳ ?احزاب? آيه ۶:
? پيغمبر اولی تر و سزاوارتر به مومنان است از خود آنها یعنی باید حکم و اراده او را مومنان مقدم بر اراده خود بدارند و از جان ومال در اطاعتش مضایقه نکنند.?
۱۸- سوره ۳۳ ?احزاب? آيه ۳۶:
? هیچ مرد و زن مومن را در کاری را که الله و رسول حکم کند اراده و اختیاری نیست. هر کس نافرمانی الله و رسول کند دانسته به گمراهی افتاده است.?
آيا این دستورهای روشن الله نياز به توضيح دارد که میگويد کر و لال و بيخرد و بی اراده و اختیار باشید؟ آنچه را که من و رسولم ميگوييم بايد چشم بسته بپذيريد فرمانبردار و شادمان هم باشيد؟
اين دو آيه قرآن پايه واساس ولايت فقيه است تا آخوندهای شناخته شده ای چون سيد روح الله خمینی خون آشام و سید علی حسین خامنه ای بی نياز از بازگو کردن ولی فقيه يا ولی امر مسلمين خود را جانشین محمد بدانند٬ بکنند با مردم آنچه را که بيست و پنج سال بعد از ۱۴۰۰ دارند ميکنند. همه تاريخ و فرهنگ ما را زير و رو و دگرگون کرده اند تا بتوانند مردم ايران را بی شناسه کنند و همچنان غرق در نافرهنگ تازیان در بیابانهای کربلا نگهدارند.
نابخردی هايي را که ۱۴۰۰ سال پیش از اين تازیان بیابانگرد نپذیرفتند امروز مردم با فرهنگ ایران بیايند با جان و دل گردن نهند و در دل هم ناراضی نباشند.
۱۹- سوره ۴۳ ?زخرف? آيه ۳۲:
? در صورتیکه ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسيم کرده ايم و بعضی را بر بعضی به مال و جاه دنیوی برتری داده ايم تا بعضی از مردم به ثروت بعضی ديگر مسخر خدمت کنند.?
چرا چنين دوگانگی٬ که به يکی آنهمه بدهی و به ديگری چيزی ندهی تا ناگريز برگردد برای سير کردن شکم خود و خانواده اش برود و خدمتگذار ديگری باشد؟ آيا به راستی تو هم خدايي و هم دادگر که همه هستی جهان را در چنگ خود گرفته ای و مردم را چنین درجه بندی و بدبخت کرده ای؟ آيا تو خرد داری؟ آيا تو دیوانه هستی؟ آزادی سرت ميشود معنی برابری را دريافته ای؟
۲۰ ? سوره ۴۶ ?احقاق? آيه های ۲۱ تا ۲۵:
? و ای رسول باز بر منکران قران بگو چه تصور ميکنيد اگر از الله باشد شما به ان کافر شوید. درصورتیکه از بنی اسرائيل شاهدی چون عبدالله سلامی بر قران گواهی میدهد.?
تاسف آور نيست که الله چنان بيچاره و بی پشتوانه و بدبخت شده که با گواهی يکنفر بنام عبدالله سلامی بر درستی گفتار خمود دلبسته است. در حاليکه برابر با ۲۴ سوره و ۵۹ آيه های آمده در قران٬ تازيان آنرا افسانه پيشينيان و محمد را ديوانه خوانده اند که در پايان سخن همه ان آیه ها فهرست وار به آگاهی شما خواهد رسید.
۲۱- سوره ۵۹ ?حشر? آيه های ۲۱ تا ۲۵:
? و ای رسول اگر ما این قران عظيم الشلات را بجای دلهای خلق بر کوه نازل ميکردیم٬ مشاهده ميکردی که کوه از ترس الله خاشع و ذليل و متلاشی ميگشت. اين مثال را برای مردم بيان میکنم که اهل عقل و فکرت شوند. اوست الله يکتايي که غیر از او اللهی نيست که دانای آشکار و پنهان عالم است. بخشنده و مهربان است. اوست الله يکتايي که غیر از او اللهی نيست. سلطان مقتدر عالم. پاک از هرنقص و آلايش. منزه از هرعيب و ناشايست. ایمنی بخش دلهای هراسان. نگهبان جهان و جهانيان. غالب و قاهر بر همه خلقان. با جبر و عظمت و بزرگوار و برتر. زهی منزه و پاک خدای از هر چه بر او شریک پندارند. اوست خدای آفريننده عالم امکان و پديدآورنده جهان و جهانيان. نگارنده صورت خلقان او را نامهای نيکوتر بسیر است و انچه در آسمانها و زمين است همه تسبيح و ستايش جمال و جلالش مشغولند و اوست يکتا الله مقتدر حکيم.?
درباره خودستاييهای الله آمده در این افتخارات ننگ آلود آزادی کشی و نابرابری و ارمغان ترس خاشع٬ ذلیل و متلاشی ميشد بهترين بن مايه خشم الله است در ترسانیدن مردم و بگردن نهادن بی چون چرای فرمانها و خواسته های نادرست آمده در قرآن.
درباره دانايي آشکار و نهان الله همانگونه که در نوشته های پيش با بن مايه های استوار یادآوری کردم٬ الله تا ان اندازه ناآگاه است که نميداند روز و شب چگونه بوجود مي آيند که ميگوید تاريکی شب را در روشنايي روز درهم ميکنیم و بعد جدا ميکنیم. او از گردش زمین بدور خود و خورشيد ناآگاه است و خورشيد را گردنده و زمین را ساکن میداند و ميگوید کوها را عماد بر زمین کردم تا نگهبان ان باشد٬ یعنی تکان نخورد.
درباره آفرينش جهان هستی چندین دروغ بزرگ گفته است که در گذشته با بن مايه آورده ام. يکبار ميگوید جهان را آفريدم و خرج چهار روزه اهل زمین را هم دادگرانه ميان آنها بخش کردم. يکبار ميگوید جهان هستی را در شش روز آفریدم و بار ديگر در دو روز آفریدم و يکبار ميگوید آسمان و زمین بسته بود که بگشودم. دروغ آشکاری که آبروی گوینده اش را بر میدهد.
درباره آفریدن آدم هم در نوشته های پيش دروغهايش را با بن مایه های استوار برشمردم. درباره پاکی٬ بی آلايشی اهریمنی بخشی دلها غالب وقاهر بودن بندگان را نیز هم در آيه های آمده دریافتيد و هم در ميدان های جنگ خواهيد دریافت و داوری نمود٬ که آيا او الله٬ جانشين خدای دادگر است يا يک گردنه بند و سردار جنگجوی عرب٬ یا یک نماد بارز اهريمن که در نابودی آزادی و به بند کشيدن انديشه ها از هيچ کوششی فروگذار نکرده و از همه راهها و بيراهه ها بهره جسته است؟
nbsp;
۲۲- سوره ۷۴ ?المدثر? آيه های ۳۴ و ۳۵:
? قسم به صبح نبوت که اين قرآن يکی از بزرگترین آيت الله است.?
با همه دستورهای نامردمی و آزادی کشی آمده در قرآن که بخش کوچکی از آن به آگاهی شما رسید بيشرمانه قرآن را بزرگترین آیت خود میداند. کسيکه چنين آيه های شرم آور آمده در قران را آيت خود میداند٬ چگونه بويي از مهر و آزادی برده است؟
آنچه که شنیدید٬ نمونه بسيار کوچکی بود از رهاورد الله و رسول الله او٬ تری هميشگی از الله٬ برده داری٬ غلام بارگی٬ کنیزی٬ نابرابری٬ آزادی کشی٬ فرمانبرداری کورکورانه٬ دشمنی با خنده و شادی و شادمانی٬ خوف و خطر و امراض٬ به آتش سپردن همه بيگناهان و با گناهان در شکنجه گاهش دوزخ٬ فرمان سپاسگزاری شبانه روزی از اينهمه درد و رنج و غم و پذیرفتن آن بجای حق و حقيقت و راستی و درستی و دم برنیاوردن؟ برای زنده نگاهداشتن چنین آرمانی سراپا ننگ٬ برپا داشتن جنگهای خونین و خانمان برانداز که گوشه هايي از آن را به آگاهی ميرسانم.
در سوره ۲ ?بقره? آيه های ۱۹۱ تا ۱۹۳ چنین دستور میدهد:
? هر کجا مشرکان را یافتيد به قتل برسانید و از شهر هاشان برانید چنانکه آنان شما را از وطن آواره کردند و فتنه گری که آنها کنند سخت تر و فسادش بيشتر از جنگ است. در مسجدالحرام با آنان قتال مکنید مگر آنکه پيشدستی کنند در اینصورت رواست که در حرم آنها را به قتل رسانيد اينست کيفر کافران.
اگر دست از شرک و ستم بردارند از آنها درگذرید که الله آمرزنده و مهربان است و با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و همه را آيين دين الله باشد و اگر از فتنه و جنگ کشيدند با آنها عدالت کنید که ستم جز بر ستمکاران نيست.?
در همین سوره در آيه ۲۴۴ ميگوید:
? جهاد کنيد در راه الله و بدانيد که الله به گفتار و کردار خلق شنوا و داناست.?
زمانيکه که ميگوید با کافران جهاد کنيد تا فتنه و فساد از روی زمين برداشته شود بروشنی مي بينيم فرمان حمله از سوی الله است٬ نه مردم. درباره فتنه و فسادی که ميگويد از روی زمين برداشته شود همان از میان برداشتند آزادی و زير بار نرفتن بر بندگی و بردگی و کنيزی و سجده کردن ۲۴ ساعته رهاورد الله است که از دید مردم پذيرفتنی نبوده و نيست ولی از ديد الله انديشه والايي است که با زور و کشتار بايد به گردن مردم نهاد.
با ارج فراوان
پاينده ايران
برافراشته باد درفش کاويانی سرخ و زرد و بنفش
پاسداران فرهنگ ايران ? پاريس
آله دالفک
قسمت سوم
سوره ۳ ? آل عمران? آيه های ۱۲۱ تا ۱۲۸:
بیاد آر ای پيغمبر صبحگاهی را که از خانه خود به جهت صف آرايي مومنان برای جنگ بيرون شدی و الله به همه گفتار و کردار تو دانا و شنوا بود آنگاه که دو طایفه از شما بد دل و ترسناک و در انديشه فرار از جنگ بودند و الله يار آنها بود انان را دلدار نمود هميشه بايد اهل توکل کنند تا دلدار و نيرومند باشند.
و الله شما را به حقيقت در جنگ بدر ياری کرد و غلبه بر دشمن داد با انکه شما از هر جهت در مقابل دشمن ضعیف بوديد. پس راه الله پرستی در پيش گيرید باشد که شکر نعمتهای او بجای آرید.
ای رسول بياد آر آنگاه که به مومنی گفتی آیا الله بشما مدد نفرمود که سه هزار فرشته بياری شما فرستاد؟ بلی اگر شما صبر و مقاومت در جهاد پيشه کنید و پيوسته پرهيزکار باشید چون کافران بر شما شتابان و خشمگين بیايند الله برای حفظ و نصرت شما پنجهزار فرشته را با پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما ميفرستد.
الله آن فرشتگان را نفرستاد مگر برای اينکه بشما مژده فتح دهد و دل شما را بر نصرت الله مطمئن کند و فتح و فيرزوی شما نگشت مگر از جانب الله توانای دانا. تا گروهی از کافران را هلاک گرداند يا ذليل و خوار کند که مقصود خود نا اميد باز گردند.
سوره ۳ ? آل عمران? آيه های از آيه ۱۴۶ تا ۱۴۸:
چه بسیار رخ داده که پيغمبری جمعيت زيادی از پيروانش در جنگ کشته شده و با اين حال اهل ايمان با سختی هايي که در راه الله به انها رسيده مقاومت کردند و هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زير بار دشمن فرو نياوردند و زا راه صبر و ثبات پيش رفتند که الله صابران را دوست ميدارد.
آنها در هیج سختی جز به الله پناهنده نشده و جز اين نمی گفتند که بار پروردگار را به کرم خود از گناه و ستمی که ما درباره خود کرده ايم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و ما را بر محور کافران مظفر گردان. پس الله فتح و فيروزی در نيا و ثواب در آخرت نصیب شان گردانید.
همین سوره در بخشی از آيه های ۱۵۲ تا ۱۵۹ ميگوید:
و به حقیقت صدق وعده الله را که شما را بر دشمنان غالب گرداند آنگاه دریافتند که غلبه کردید و به فرمان الله کافران را به خاک هلاک افکندید و هميشه بر دشمن غالب بودید.
تا وقتی که در کار جنگ احد سستی و اختلاف برانگيختيد و نافرمانی حکم پيغمبر نمودید. پس از آنکه هر چه آرزوی شما بود ? از فتح و غلبه بر کفار و غنيمت بردن? به ان رسيديد منتها برخی دنیا و برخی بای آخرت ميکوشیديد و سپس از پيشرفت و غلبه شما را باز داشت تا شما را بیازمايد. البته از تقصيرهای شما که ?نافرمانی پيغمبر خود کرديد? درگذشت که الله را با اهل ايمان عنایت و رحمت است.
بياد آرید هنگامی که روی به هزیمت گذاشته و چنان به دهشت ميگريختید که توجه به احدی نداشتید تا انجا که پيغمبر هم که شما را بياری ديگران در صف کارزار ميخواند توجه نکردید تا به پاداش اين بی ثباتی غمی بر غم شما افزود تا از اين پس برای از دست رفتن يا بدست آوردن چيزی اندوهناک نشوید. همانا /انانکه از شما در جنگ احد به جنگ پشت کردند و منهزم شدند شيطان آنها را به سبب نافرمانی و بد کرداری شان به لغزش افکند و الله از آنها درگذشت.
اگر در راه الله بميرید یا کشته شوید ?غم مدار? که به رحمت ايزدی پيوسته و به سوی الله محشور خواهید شد.
سوره ۴ ? النسا? آيه های ۷۱ تا ۷۸:
ای اهل ايمان سلاح جنگ برگيريد و آمگاه دسته دسته يا همه يکبار متفق بر جهاد بيرون رويد و همانا گروهی از شما ( که منافقند و بظاهر دوست و باطن دشمن شما هستند) به خبرهای مجعول هول انگيز شما را ترسان ساخته و از جهاد باز ميدارند.
مومنان بايد در راه الله با آنانکه حيات مادی دنيا را بر آخرت گزيدند جهاد کنند و هر کس براه جهاد در راه الله کشته شد يا فاتح گرديد زد باشد که او را (در بهشت ابدی اجری عظيم دهيم). آيا مي نگری و عجب نداری از حال مردمی که گفتند به ما اجازه جنگ ده و به آنها گفته ميشد اکنون از جنگ خودداری کرده بوظيفه نماز و زکات قيام کنيد(که هنوز مامور جنگ نيستیم) ديدی آنگاه که بر آنها در (جنگ بدر) حکم جهاد آمد در آن هنگام بيش از آن اندازه که بايد از الله بترسند از مردم(دشمنان خود) ترسيدند و گفتند ای الل چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی که عمر ما را تا به هنگام اجل و مرگ طبيعی به تاخير نيفکنی.
(ای رسول ما به آنانکه اين اعتراض کنند) بگو که زندگانی دنيا متاعی اندک است و جهان آخرت ابدی. برای هر که خدا ترس باشد بهتر از دنیاست و آنجا کمترين ستم درباره کسی نخواهد شد.
سوره ۴ ? النسا? آيه های ۸۴ ? ۸۹ و ۹۱
پس ای پيغمبر تو خود تنها در الله بکارزار برخيز که جز شخص تو بر آن مکلف نيست و مومنان را نيز ترغيب کن باشد که الله آسيب کافران را از شما باز دارد که قدرت الله (از کمک مردم) بيشتر و عذاب و انتقامش سخت تر خواهد بود.
منافقان و کافران آرزو کنند که شما مسلمين هم بمانند آنها کافر شويد تا (شما را بر آنان امتيازی نباشد) همه برابر و مساوی در کفر باشید پس آنانرا تا در راه الله هجرت نکنند دوست نگيريد و اگر مخالف کردند آنها را هر کجا يافتيد گرفته و به قتل رسانيد و از آنها یار و دوستی نبايد اختيار کنيد.
گروهی ديگر را خواهید یافت که ميخواهند از شما (به اظهار اسلام) و از قوم خود(به اظهار کفر) ايمنی يابند که راه فتنه گری و شرک بر آنها باز شود به کفر خود باز گردند. پس اگر از (فتنه انگيزی و نفاق) کناره نگرفته و تسليم شما نشدند و از آزار شما دست نکشيدند در اينصورت آنها را هر جا يافتيد گرفته و به قتل برسانيد. ما شما را بر جان و مال اين گروه تسلطی کامل بخشيديم.
درون مايه فرمانهای جنگی الله آن سردار جنگجوی عرب را شنيدید و دريافتيد که دستور میدهد هر جا کافران را يافتيد بکشيد و فرشتگان را نيز بياری رسولش فرستا تا با کشتار و تاراج دين الله که همان بردگی و بندگی است جهانگير شود.
درباره عناين و رحمت او هم دريافتید تنها درباره کسانی که به فرمان او بر دشمنی با آزادی می جنگند مهر می ورزد نه همگان.
سوره ۸ ?انفال? آيه های ۲ تا ۱۹:
(ای رسول ما) چون امت حکم انفال را از تو سوال کنند٬ يعنی غنائم بدون جنگ که از دشمنان بدست مسلمانان آيد و زمين های خراب بی مالک٬ معادن٬ بيشه ها٬ فراز کوه ٬ کف دریاها٬ ارث کسيکه وارث ندارد٬ قطايع ملوک٬ خلاصه اموری که بی رنج مردم حاصل ميشود٬ جواب ده که انفال مخصوص الله و رسول است( که رسول و جانشينانش بهر کس و هر قدر صلاح دانستند ببخشند) در اينصورت شما مومنان بايد از الله بترسيد در اين گونه اموپر خلاف و تقاضای بيجا و حرص ونزاع و تفرقه بپرهيزيد بلکه در رضايت و مسالمت و اتحاد بين خودتان بپردازيد و خداوند و رسول را اطاعت کنید اگر اهل ايمانید.
درست به اين آيه توجه کنيد٬ غنايم بدون جنگ٬زمینهای خراب معادن٬بيشه ها٬ ٬ فراز کوه ٬ کف دریاها٬ قطايع ملوک٬ همه و همه مال الله و روسل است تا بهرکس خواستند ببخشند نه در راه مصالح همگان هزينه شود. الله که وجود خارجی نداشت٬ پس همه اش ماند برای رسول الله و او هم بخشيد به ولی الله.
حالا هم جانشينانش در ايران منابع ملی ما را می بخشند به فلسطينی ها و سوریه ايها و لبنانیها و تروريستها و آقا زاده ها و ما نباید سخنی بگوييم؟
? مومنان آنها هستند که چون ذکری از الله شود (از عظمت و جلال الله ) دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آيات الله را بر آنان تلاوت کنند بر مقام ايمانشان بيفزايد و به الله خود در هر کار توکل ميکنند ونماز را باحضور قلب بپاميدارند و از هر چه روزی آنها کرديم به فقرا انفاق ميکنند(يعنی از غنيمت به فقرا ميدهند).
چنانچه الله تو را از خانه خود به حق (برای اعلا بدين حق) بيرون آورد و گروهی از مومنان سخت رای خلاف و کراهت اظهار کردند و تو به مخالفت آنها از حکم حق بازنگشتی و هجرت گزيدی در امر انفال و غير آنهم بخواهش مردم توجه مکن. پيرو الله باش و از خلق ابدا انديشه مدار. ?
در اين دو آیه هم به روشنی ميبينيد همه سودهای کلان مال الله و رسول الله است و دلهای ترسان و لرزان از آن مومنان. با استواری هم دستور ميدهد خواهش کسی در اين باره پذيرفته نيست و نبايد هم گوش به سخن کسی بدهی؟
? مردم نادان در حکم حق. لا آنکه حق آشکر و روشن گرديد با تو جدل و نزاع خواهند کرد (و چنان حکم حق وطاعت اله بر آنها دشوار و سخت است که گويي به چشم مينگرند که آنها را به جانب مرگ ميکشند.?
در اين گفتار يک اعتراف آشکار به چشم ميخورد که الله خودش ميگويد. حکم حق و اطاعت از فرمانهای الله چنان برای مردم دشوار است که گويي آنها را به جانب مرگ ميکشند.
بسيار درست است زيرا در فرمان الله جز آزادی کشی و نابرابری و زورگويي و ترس و غم و اندوه چيز ديگری به چشم نميخورد که مدم به پيشواز آن بروند. درآمدهای کلان هم که مال الله و رسول است.
? (ای رسول ما) بياد آر هنگامی را که الله بشما وعدهفتح بر يکی از دو طايفه داد ?غلبه بر قريش يا کاروان شام? و شما مسلمين مايل بوديد که آن طايفه که شوکت و سلاحی همراه ندارد (بی رنج و جهاد) اموالشان نصيب شما شود و الله ميخواست که صدق سخنان حق را ثابت گرداند و از بيخ و بن ريشه کافران را بر کند تا حقايق دين اسلام را محقق و پايدار کند و باطل را محو و نابود سازد هر چند بدکاران را خوش نيايد.?
آيا بن مايه ای بهتر از اين برای گردنه بندی و تاراج و کشتار کسانيکه کوچکترين ابزار دفاعی نداشتند و آزادانه در پی تجارت خود ميرفتند وجود دارد که الله فرمان تازش و کشتار و تاراج اموال آنها را داده است؟
? بياد آريد هنگامی را که استغاثه و زاری به پروردگار خود ميکرديد( که شما را بر دشمن غلبه دهد) پس عای شما را اجابت کرده ( وعده داد) که من سپاهی منظم از هزار فرشته به مدد شما ميفرستم و اين مدد فرشتگان را الله نفرستاد مگر آنکه بشارت و مژده فتح باشد و تا دلهای شما را ( به وعده الله) مطمئن سازد. و بدانيد که نصرت و فيروزی نيست مگر از جانب اله که الله را کمال قدرت و حکمت است.
يار آر هنگامی را که خواب راحت شما را فرا گرفت برای اينکه از جانب الله ايمنی یافتيد واز آسمان رحمت خود آبی فستاد که شما را آن آب پاک گرداند و وسوسه و کيد شيطان را از شما دور سازد و دلهای شما را به ليمان با هم متحد گرداند تا در کار دين ثابت قدم و استوار باشيد.?
? يعنی از آسمان رحمت بارانی فرستاد که جسم شما را از هر حدث و ناپاکی سازد و جان شما را از وسوسه و خيال شیطان ايمن گرداند. و يادآر ای رسول آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان وحی کرد که من با شما مومنان را ثابت قدم بداريد که همانا من ترس در دل کافران میافکنم تا گردنهايشان بزنيد و همه انگشتان و (دست آويزهايشان) قطع کنيد. اين کيفر کافران برای آنستکه با الله و رسول او سخت و مخالفت کردند و هر کس با الله و رسول او راه شقاق ومخالفت پیمايد بترسد که عقاب الله بسيار سخت است. اين عذاب مختصر قتل و اسارت را در نيا بچشید و بدانيد که برای کافران در قيامت عذاب آتش دوزخ مهیاست. ای اهل ايمان هرگاه با تهاجم و تعرض کافران در ميدان کارزار روبرو شويد مبادا از بيم آنها پشت کرده و از جنگ بگريزيد. هر که در روز جنگ به آنها پشت نمود و فرار کرد بطرف غضب و خشم الله روی آرود و جايگاهش دوزخ که بدترين منزل لست خواهد بود. مگر آنکه از ميمنه به ميسره و یا از قلب به جناح برای مصالح جنگی رود و یا فرقه ای بياری فرقه ديگر بشتابد.
ای مومنان نه شما بلکه الله کافران را کشت ای رسول چون تو تير افکندی نه بلکه الله افکند و شکست کافران را الله برای اين خواست که مومنان را به پيش آمد خوشی بیازمايد که الله شنوای دعای خلق و دانابه مصالح امور عالم است. اين فتح و غلبه در جنگ بخواست الله شما را نصيب شد و بدانید که محققا الله سست و بی اثر کننده مکر کفار است٬يعنی شما مومنان از مکر کفار ميانديشيد که الله بنيان مکرشان را ويران کرد.?
همين سوره آیه ۲۶:
وای مومنان بیاد آورید زمانی را که عده قليلی در ميان دشمنان بسیار بوديد بعد از آن الله شما را در پناه خودآورد و بياری خود نيرومند و نصرت بشما عطا کرد و از بهترين غنائم و طعامها روزی فرمود باشد که شکر نعمتش را بجای آريد.?
بن مايه ردناپذير همکاری همه سويه همراه بودن الله و نيروی هوايي ناديدنيش فرشتگان در جنگ وو تيراندازی الله و آدم کشی او آنهم در سر گردنه ها با بهره گيری از همه مکر و نيرنگ.
آیآ نبايد چنین الله راهزن و گردنه گير را در دادگاه وجدان محاکمه کردو از جايگاه خدايي دروغين او را بزير کؤید و پيکره او و رسول الله و ولی الله اش را در موزه های جنايت عليه بشريت گذاشت؟
همان سوره آيه ۲۸:
و محققا بدانيد که شما را اموال و فرزندان در دنیا ابتلایی بیش نیست و در حقیقت اجر عظيم نزد الله است و سعادت حقيقی در آخرت است.
آيا اين دستور الله فتنه انگيزی در درون خانواده ها نیست؟
همان سوره آيه ۴۱ به بعد:
? و ای مومنان بدانيد که هر چه بشما غنيمت و فايده رسد(زياد يا کم) خمس آن خاص الله و رسول و خويشان او يتيمان و فقيران و در راه سفر ماندگان است. به انها بدهيد اگر الله به آنچه بر بنده خود (محمد) در روز فرقان روزی که دو سپاه اسلام و کفر در جنگ بدر روبرو شدند. الله نازل فرمود ايمان آوری و بدانید که الله بر هر چيز توانا است.?
اللهی که ميگوید روزی هر جنبنده ای را من ميدهم چه شده است که ميجنگد و ميکشد و غارت ميکند تا خمس و غنيمت بر دارد؟
? بياد آرید زمانی را که سپاه شما در نزديک وادی دشمن به مکانی دور(از شهر مدينه) واقع شد (که موفقيت و اتفاق خوشی الله نصیب شما کرد) و اگر اين کارزار بوعده و قرار شما با دشمن مقرر ميشد در وعده گاه( چنین موافق و دلخواه شما نمیبود) و از خوف و انديشه در جنگ اختلاف ميکردید.
لیکن برای آنکه حکم ازلی و قضای حتمی را که الله مقرر فرموده اجرا سازد(شما را غلبه داد) يعنی الله در جنگ بدر ره مدد فرشتگان مومنان کم را بر کافران بسيار غلبه داد که حقانیت قران و رسولش را آشکار سازد تا هر که هلاک شدنی است بعدا از اتمام حجت هلاک شود و هر که لايق حيات ابدی است به اتمام حجت به حيات ابدی رسد و همانا الله شنوای دعا و دانای مصالح بندگان است.?
سوره ?انفال? آيه ۴۳ و ۴۴ :
? و یادآر زمانيکه الله دشمنان را هنگامی که مقابل شديد پر چشم شما کم نمودار کرد( تا قوی دل شده از آنها مینديشيد) و شما را نيز در چشم دشمن کم نمود (تا تجيز کامل و تهيه مهمات جنگ نکنند ) تا الله آنانرا که در قضای حتمی خود مقدور نموده(يعنی غلبه اسلام) اجرا فرمايد (تا بدانيد کار بدست الله است) وبسوی اوست بازگشت امور.
ای کسانيکه ايمان آورده ايد هرگاه با فوجی از دشمن مقابل شديد پايداری کنيد و الله را پيوسته يادآوريد٬ باشد که فروزمند و فاتح گردید.
همین سوره آیه ۵۹ و شما(ای مومنان) در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان الله و دشمنان خودتان فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما بر دشمنی آنان مطلع نیستید و الله به آنها آگاه است نیز مهیا باشید و آنچه در داه الله (و اوصیای دین الله) صرف کنید الله تمام بشما عوض خواهد داد و هرگز بشما ستم نخواهد شد.
همین سوره آیه ۶۴ ای رسول مومنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشید بر دویست نفر از دشمنان غالب خواهید شد و اگر صد نفر بوده بر دوهزار نفر کافران غلبه خواهید کرد زیرا آنها گروهی بی دانشند و شما با دین و دانشید لذا توانا و غالب بر آنهائید.
همه این وسوسه ها و تحریکات جنگ و کشتار که با این اعترافات روشن خود الله آشکار و نهان در آن دست و دخالت دارد و نیرنگ بازی میکند جز برای پایدار نمودن داده هائی است که در قرآن آورده است؟( نابودی، آزادی، نابرابری، بردگی، غلامی، کنیزی، غم و اندوه، ترس و لرز و و.) آیا بدرستی او خداست یا یک گردنه بند تازی خونخوار؟
اکنون الله بشما تخفیف داده (و در حکن جهاد آسان گرفت) و دانست که در شما ضعف ایمان راه یافته (که یکنفر با ده نفر نمیتوانید مقلومت کنید) پس اگر صد نفر باشید صبور و پایدار بر دویست نفر و اگر هزار نفر بر دوهزار به اذن الله غالب خواهید شد (یعنی با وجود ضعف ایمان باز یکنفر مومن بر دو نفر کافر غلبه خواهد کرد. الله با صابران اهل ایمان است.
جز ریشخند و تمسخر به این تحریک ابلهانه الله چه پاسخی میتوان به او داد؟
همین سوره آیه ۶۶ هیچ پیغمبری را روا نباشد که از اسیران جنگ فدا گرفته و آنانرا رها کند تا خون ناپاکان را بسیار بریزد(پس اصحاب تو ای رسول نبایستی به طمع دنیا این انتظار را از تو داشته باشند).
این آیه که نمودار سنگدلی الله و رسول اوست درست یا نادرست چه خوب ترجمه شده است که میگوید اگر اسیران جنگی آزاد گردند، خون ناپاکان بریزند. با این اعتراف یک سخن حسابی هم شنیدیم که فرمان برداران الله از ناپاکان هستند.
شما(ای اصحاب رسول) متاع فانی ناچیز دنیا را میخواهید( الله برای شما سرای ابدی و نعمت جاودانی) آخرت را و الله مقتدر و کارش همه از روی حکمت است.
اگر نبود حکم (ازلی) سابق از امر نافذ الله (که پیغمبر فدا و غنائم را روا دانست) همانا در آنچه(از غنیمت) گرفتید بشما عذاب سخت رسیده بود. پس اکنون از هر چه غنیمت بیایید بخورید، حلال و گوارا شما باد، ولیکن الله ترس و پرهیزکار باشید که الله آمرزنده خطاها و مهربان به خلق است.
این آیه هم که روشن است الله میگوید بزنید بکشید و غارت کنید، هر چه غنیمت گرفتید بخورید، از شیر مادر حلال تر است.
همین سوره آیه ۷۲ آنانکه کافر شدند نیز بعضی دوستدار و مددکار یکدیگرند و شما مسلمین اگر آنرا که الله دستور داده کار نبندید همانا فتنه و فساد بزرگ روی زمین را فرا خواهد گرفت؟
اگر چه هیچگاه الله فتنه و فساد مورد ادعای خودش را بروشنی نگفته است که چیست، ولی نیک میدانیم که فتنه و فساد مورد نظر الله همانا گسترش آزادی و برابری است که بیمناک گریزان شدن مردم از بند بندگی و بردگی و کنیزی است.
سوره نهم ?توبه?آیه ۱۲۱ هنگامی که رسول فرمان خروج برای جنگ دهد نباید مومنان همگی بیرون رفته و رسول را تنها گذارند، بلکه چرا از هر طایفه ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم مهیا نباشند؟ تا آنان علمی که آموخته اند بروند و به قوم خود بیاموزند که قوم شان هم شاید الله ترس شده و از نافرمانی حذر کنند.
روشن است که اگر رسول تنها بماند میترسد آزادی خواهان بیایند و بکشند و از بند آزاد گردند.
رسول و الله او جز جنگ و کشتار و غارتگری و نیرنگبازی دانش دیگری در کلام الله از خود نشان نداده اند تا آن را به دیگران بیاموزند.
همین سوره آیه ۱۲۲- میگوید ای اهل ایمان با کافران از هر که به شما نزدیکتر است شروع به جهاد کنید. باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و پایداری حس کنند (تا از سپاه اسلام بیمناک شوند)(و شما مومنان هیچگاه نترسید) و بدانید که الله همیشه یار پرهیزکاران است.
آیا بدرستی این دستور الله کمی بالاتر از مسخره نیست که از سوئی دستور میدهد با کافران هر که بشما نزدیکتر است بجنگید و بکشید و از سوی دیگر میگوید الله همیشه یار پرهیزکاران است.
آیا جنگجویان آدمکش و غارتگر و پروه گیری که بر زنان و دختران و پسران مردم تجاوز میکنند پرهیزکارند که الله یار آنها است؟
آیا با این دستور های ددمنشانه الله معنی پرهیزکاری را دریافته است؟ آیا او قبلآ راستی و درستی و حق و حقیقت را دریافته بود تا این یکی را دریابد؟
از پایه گذار بردگی و بندگی و کنیزی و غلامی و گردنه بندی چه چشم داشتی به دریافت درستی و راستی؟
آنچه که از جنگهای الله و رسول الله در راه نابودی آزادی و گسترش بندگی و غلامی و کنیزی و نابرابری به آگاهی شما رسید بخشی از نه سوره کلام الله است، نه تمام آن که به نمونه مشت از خروار آورده شد تا در یابید که در این دیک سیاه زراندودشده جز تباهی و فساد و گمراهی که کوشیده شده بر آنها تن پوش راستی و درستی پوشانده شود چیز دیگری نیست.
همانگونه که در آغاز سخنان هفته پیش یادآور شدم این الله دست پخت خود محمد بود برای دستیابی بر قدرت و فرونشانیدن عقده های درونی دوران خردسالی خود.
بر این باورم که اگر خود الله بی زبان?حجرالاسود? به نیروئی دسترسی داشت نه یکبار که ده بار چشمان محمد را از کاسه بدر آورده و اگر زبان داشت به او میگفت آدم ناحساب حالا که مرا در جایگاه خدائی نشاندی طلبت، چرا بنام من فرمانهای نابخردانه غیرخدائی فرستادی؟ چرا مرا دشمن آزادی و آزادی خواهی و پیرو برده داری و غلام بارگی شناساندی؟
کدام خدا پیش از من با تیر و کمان در گردنه ها به راهزنی و آدمکشی نشسته بود که مرا اینگونه رسوا کردی؟ افسوس که زبان ندارد تا بگوید من کجا و فرمانهای آمده در قران کجا؟
همانگونه که در پیش یادآور شدم اینک شمار سوره ها و آیه ها ئی میشنوید که در همین کلام الله آمده و گفته شده است که محمد دیوانه است، وحی نیست، افسانه پیشینیان و سحر و ساحری است که خودش بافته است کسانی مانند بلعام ترسا، عایش، نفیس غلام رومی، سلمان فارسی و دیگران به او آموخته و برایش نوشته اند.
این گفتار در ۲۴ سوره و ۵۹ آیه از کلام الله به شرح زیر است.
سوره هفتم آیه ۱۸۳- سوره دهم آیه ۳۷- سوره یازدهم آیه ۱۲- سوره پانزدهم آیه ۴- سوره شانزدهم آیه های ۲۳و ۲۹و ۱۰۲- سوره هفدهم آیه ۴۶- سوره بیست و یکم آیه ۴- سوره بیست و سوم آیه های ۶۹و ۸۲- سوره بیست و پنجم آیه های ۳ تا ۵ و ۷- سوره بیست و هفتم آیه ۶۷- سوره سی و چهارم آیه های ۶-۷-۴۲-۴۵- سوره سی و هفتم آیه های ۱۴و ۳۵- سوره چهل و سوم آیه ۲۹- سوره چهل و چهارم آیه ۱۳- سوره چهل و ششم آیه های ۶-۷-و۱۶- سوره پنجاهم آیه ۴- سوره پنجاه و یکم آیه ۹- سوره پنجاه و دوم آیه های ۲۸و ۲۹- سوره شصت و هشتم آیه های ۱و۲- سوره شصت و نهم آیه های ۳۷ تا ۴۹- سوره هفتاد و چهارم آیه های ۱۷ تا ۲۵- سوره هشتاد و یکم آیه ۲۱- سوره هشتاد و سوم آیه ۱۲- سوره هشتاد و ششم آیه ۱۳.
برگرفته از:http://zandiq.com/2008/11/18/janghaye-khonine-allah-va-rasool-ollah-baraye-nabodie-azadi-va-be-band-keshidane-andishe/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر