خرداد ۱۵، ۱۳۹۳

رحلت جانگوز عمام امت...


بازداشت سه تن از فعالان وبلاگ نویس و دانشجویی در شیراز و اهواز

خبرگزاری هرانا – سه تن از فعالان وبلاگی و دانشجویی، طی روزهای گذشته در شیراز و اهواز بازداشت شدند.

به گزارش کمیته گزارشگران، مصطفی صفری و فرزین فرزاد روز شنبه، دهم خرداد ماه در شیراز و محمود صالحی، روز یکشنبه یازدهم خرداد ماه، در اهواز بازداشت شده اند.

بر اساس این گزارش، مصطفی صفری فعال وبلاگ نویس (صاحب وبلاگ «نسل نو») و فرزین فرزاد فعال دانشجویی، روز شنبه دهم خرداد ماه، در حالیکه قصد ورود به دانشگاه آزاد شیراز را داشتند، توسط سرنشینان یک دستگاه خودروی ون متوقف و با ضرب و شتم مجبور به سوار در خودروی مذکور شدند.

دو تن از ماموران لباس شخصی در حالیکه بیسیم به دست و مسلح به سلاح کمری بودند، به چند دانشجوی که در محل بازداشت تجمع کرده بودند، به طور اهانت آمیزی تذکر دادند که فورا محل را ترک کنند.

همچنین ماموران با مراجعه به منزل آقای صفری، محل را مورد تفتیش قرار داده و وسایلی از جمله کامپیوتر شخصی وی را با خود انتقال دادند.

روز یکشنبه یازدهم خرداد ماه نیز، محمود صالحی، فعال فیسبوکی و دارنده وبلاگ «نگاه برابر»، در محل کار خود در اهواز بازداشت شد. این گزارش می افزاید؛ ماموران لباس شخصی ظهر روز یکشنبه با مراجعه ی دو تن از ماموران که حکم بازرسی محل را داشتند، اقدام به تفتیش محل کرده و ضمن بازداشت آقای صالحی، کتب، فایلها و سی دی های موجود را ضبط نموده و با خود انتقال دادند.

بر اساس گزارش منابع مذکور و شاهدان، آقای صالحی از نوکیشان مسیحی بوده و چند بار توسط اداره اطلاعات استان احضار شده بود.

هنوز از دلیل اصلی بازداشت، محل نگهداری، و وضعیت این بازداشت شدگان، اطلاعات جدیدی مخابره نشده است.

http://goo.gl/2m7QRE

کمیته مشترک بازسازی سوریه تشکیل شود

به دنبال پیروزی دوباره بشار اسد در انتخابات ریاست جمهوری سوریه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران ضمن ابراز خوشنودی از پیروزی اسد بر لزوم تشکیل کمیته مشترکی برای بازسازی سوریه تاکید کرد.

بشار اسد با به دست آوردن بیش از ۱۰ میلیون از حدود ۱۵ میلیون رای (۸۸ درصد) برای هفت سال دیگر به عنوان رئیس جمهور سوریه انتخاب شد در حالی که این انتخابات با تحریم مخالفان اسد مواجه بود.

به گزارش خبرگزاری‌های ایران، علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران که به دعوت مقام های سوری برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوی این کشور به دمشق رفته بود، چهارشنبه ۱۴ خرداد در در دیدار با وائل الحقی، نخست وزیر سوریه گفت: «منطق حکم می‌کند به کسانی که برای تخریب سوریه اقدام کردند اجازه حضور برای بازسازی داده نشود، منافع دیروز آنها در تخریب سوریه بود، حال نباید احساس کنند منافع فردایشان در بازار بازسازی سوریه تأمین می‌شود.»

به گفته آقای بروجردی، سازندگی سوریه نیازمند نقشه راه و برنامه است و باید هر چه زودتر کمیته مشترکی از ایران و سوریه برای بازسازی سوریه تشکیل شود.

او گفت که علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، و بدنه مجلس از این موضوع و حمایت می‌کند.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به پیروزی بشار اسد، گفت: «در این انتخابات اراده مردم سوریه بر اراده آمریکا فائق آمد و ملت سوریه باید در مرحله بازسازی نیز ایفای نقش کند.»

به گفته او، انتخابات سوریه کاملا آزاد، دموکراتیک و سالم برگزار شد و همه ناظران این انتخابات را آزاد و در محیط آرام توصیف کردند.

آقای بروجردی در حالی از برگزاری انتخابات اخیر سوریه در فضایی آرام و دموکراتیک سخن می گوید که جنگ داخلی در این کشور هنوز در جریان است و تاکنون دست کم ۱۵۰ هزار تن در  پیوند با این جنگ، جان خود را از دست داده‌اند.

منبع: رادیو فردا

وزارت خارجه دولت " تدبیر و امید" با صدور اطلاعیه‌ای، انتخابات برگزارشده در سوریه را تایید کرد و آن را «رقابتی» و «دموکراتیک» خواند.


بنا بر نتایج اعلام‌شده از سوی رژیم سوریه، در این انتخابات بشار اسد موفق شد در برابر دو رقیب مورد تاییدش ۸۸/۷ درصد آرا را به دست بیاورد.
به نظر می‌رسد که دولت " تدبیر و امید" جزو معدود دولت‌هایی باشد که ریاست جمهوری اسد برای یک دوره‌ی هفت ساله‌ی دیگر را به رسمیت می‌شناسد.
متن اطلاعیه‌ی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در این خصوص به شرح زیر است:
«جمهوری اسلامی ایران با حمایت از برگزاری این انتخابات و نتیجه آن به عنوان یک حق مشروع و تصمیم داخلی، بر احترام به رای مردم سوریه به عنوان تنها تصمیم گیرنده سرنوشت سیاسی خویش تاکید می‌کند.
بی شک این انتخابات که با رویکردی رقابتی و در چارچوب معیارهای دمکراتیک صورت گرفت نویددهنده مرحله نوینی از ثبات و وفاق ملی در این کشور است و امید می‌رود این تحول به تقویت روند آشتی داخلی و هم‌افزایی در جهت تامین منافع مردم سوریه و خروج نهایی از بحران و برقراری صلح و ثبات و آرامش بینجامد.
[جمهوری اسلامی] ایران امیدوار است کشورهایی که تاکنون با اقدامات غیرسازنده و سلبی به بی‌ثباتی در سوریه دامن می‌زدند تصمیم سرنوشت‌ساز مردم سوریه را محترم شمرده و به جای دامن زدن به خشونت و حمایت از گروه‌های تروریستی و افراطی تلاش خود را بر بازسازی این کشور و یاری رساندن به مردم سوریه معطوف کنند.»

 برگرفته از برگه سپیده دم در فیسبوک

خرداد ۱۴، ۱۳۹۳

کوروش و خمینی در یک قاب!! ایرانی و هندو زاده




نام: روح الله
تبار: هندوزاده وعرب
درباره تبار او دو نظر وجود دارد؛ گروه اول میگویند که خمینی هندو زاده ای از تبار اعراب است که اجدادش در هندوستان ساکن شده بودند اما گروه دوم معتقدند که خمینی هندوزاده ای از تبار سیک های هند است و پدربزرگش که به عنوان خدمتکار برای انگلیسی ها کار میکرد, همراه آنها به عراق رفته بود و در آنجا به ظاهر مسلمان میشود و نام احمد هندی را برای خود برمیگزیند که در اینباره بسیاری از جمله آقای مهدی شمشیری محقق و تاریخدان معاصر به تفصیل در نوشته هایش راجع به احمد هندی و همکاری او با کمپانی هند شرقی انگلستان توضیح داده است و همچنین آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی که پدرش سید شمس الدین محمود مرعشی از بزرگان فقهای دوران خود بود و در نجف، کاظمین، کربلا، سامرا، قم، تهران و کرمانشاه تحصیل کرده و همچنین ایشان از مراجع تقلید و علمای بزرگ شیعه بود که در شجره نامه شناسی خبره و اهل فن بود و استعداد و تجربه فوق العاده ی در شجره نامه شناسی داشت و میتوانست با بررسی شجره نامه ها تشخیص دهد که آیا شجره نامه واقعی است و یا جعلی است و ایشان در جلسه درسش در اوایل کار خمینی در حوزه اعلام نموده بود که خمینی هندی الاصل است و سید وعرب نژاد نیست اما عده ای از طلبه های جوان و شاگردان خمینی به تحریک خمینی به خانه سید شهاب الدین نجفی مرعشی و محل درسش حمله نموده و او را تهدید به مرگ و سکوت نمودند و همانطور که میدانیم پدر خمینی دارای چندین زن بود و برادر بزرگتر و ناتنی خمینی (از پدر یکی بودن) یعنی آیت الله مرتضی پسندیده نیز در کتاب خاطراتش اعلام میکند که من مرتضی هندی سابق باید بگویم که اجدادمان در هند بوده اند و پدربزرگم از هند آمده است.اولین فردی که به اعتراف خودش خمینی را امام نامید حسن روحانی بود و محمد خاتمی که در گروه خط امامی ها بود با حکم مستقیم خمینی سرپرست روزنامه کیهان جهت حمله به روشنفکران و آزادی خواهان و حمایت از نظام دیکتاتوری ولایت فقیه انتخاب شد.

آرامگاه روح‌الله خمینی که رسانه های حکومتی آنجا را ”مرقد امام” یا ”حرم مطهر” و با پسوند (قدس سره الشریف)! مینامند بنایی است که در بهشت زهرای تهران قرار دارد. کار ساخت این آرامگاه، پس از دفن وی و با محوریت جهاد سازندگی و سپاه پاسداران آغاز گردید و همچنان ادامه دارد!
مراسم سالگرد مرگ خمینی به همراه برخی مناسبت‌های مذهبی و انقلابی در این مقبره برگزار می‌شود و زیارتنامه وی نیز به زبان عربی بر بالای ضریح گرانقیمتی که برایش ساخته اند قرار داده شده‌ است و در برخی چاپ‌های مفاتیح‌ الجنان نیز این زیارتنامه درج شده است! این زیارت نامه بدعت محسوب میشود و در نوع خود بی سابقه بوده است. در سال نخست ۲ میلیارد دلار بودجه برای احداث آرامگاه خمینی و مراکز فرهنگی و زیارتی کنار مقبره اختصاص یافت. بخش اصلی آرامگاه تاکنون چندین بار تغییر یافته و هنوز طرح اصلی به طور کامل راه اندازی نشده‌است. روزنامه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۷ به نقل از یکی از سازندگان, فضای سرپوشیده آرامگاه را ۶۰ هزار متر مربع عنوان می‌کند و بخش اصلی آرامگاه را ۱۵هزار متر مربع.سازهٔ اصلی دارای پایداری در برابر زمین لرزه‌ای به قدرت ۱۰ ریشتر است و به گفته مدیر کل مقبره از برج میلاد نیز مقاوم‌تر است. اسکلت فولادی ساخته شده برای گنبد ۳۴۰ تن وزن دارد و روکش آن هم ۴۰ تا ۵۰ تن وزن خواهد داشت که در مجموع به ۴۰۰ تن می‌رسد. در اطراف آرامگاه چهار گلدسته به بلندی ۹۱ متر و به نشانه سن وی ساخته شده‌است بلندای آرامگاه تا نوک چراغ پرچم سن درگذشت وی را نشان می‌دهد. همچنین مجموعاً دارای پنج گنبد است که گنبد اصلی فلزی و چهار گنبد دیگر کاشی‌کاری شده‌است. گنبد اصلی در سال ۱۳۸۶ تعویض گردید. سه تا از گنبد ها در سه ارتفاع۴۲، ۵۷ و۶۸ متری ساخته شده است که از سال ۴۲، شروع انقلاب، سال۵۷، پیروزی انقلاب و سال ۶۸، سال مرگ خمینی را نشان میدهد.همچنین ۵ ورودی اصلی در صحن‌های شرقی و غربی وجود دارد. درون آرامگاه هم شامل سنگ های گران قیمت, فرشهای نفیس, تزئینات گرانبها, چلچراغ ها و لوسترهای متنوع, سیستم تهویه هوای گرم و سرد پیشرفته است و تزئینات روی در نیز شمسه های ۸ تایی هستند. بخش‌های دیگر آرامگاه خمینی عبارت است از: موزهٔ مقبره به مساحت ۱۵ هزار متر مربع حاوی آثار مربوط به خمینی که در حال ساخت است, بیمارستان مقبره، در حال احداث است و تا سال ۱۳۸۷ بخش‌های عمده آن راه اندازی شده‌است,پارکینگ, زائرسرا, هتل ۵ ستاره, بخش های تجاری, فروشگاهای زنجیره‌ای, شهربازی , شهرک سلامت, شهر آفتاب و در اطراف آرامگاه دانشگاه‌های آزاد اسلامی و دانشگاه شاهد احداث گردیده‌است که در مناسبت های مختلف از حضور این دانشجویان در آرامگاه خمینی استفاده میشود و همچنین خدمات رسانی ویژه اتوبوسرانی برای آرامگاه خمینی و گسترش خط یک متروی تهران تا آرامگاه خمینی انجام گرفته است.

 
نام: کوروش
تبار: نسب او از جانب مادر به مادها و پدر به پارس ها مى رسد و از تبار هخامنش,سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بود.
عنوان: مردم او را پدر مینامیدند و بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود.

آرامگاه : آرامگاه کوروش بدون استفاده از طلا, جواهرات و تزینات و اشیا گرانبها و بسیار ساده ساخته شده است و در پاسارگاد در استان فارس جای گرفته‌است. شهر باستانی پاسارگاد نخستین پایتخت شاهنشاهی هخامنشی در قلب استان فارس، در دشت رودخانه پُلوار قرار دارد. آرامگاه کوروش بر روی سکو قرار گرفته که این سکو خود نیز از قطعات سنگ تشکیل شده‌است. بر بالای سکو اتاق مخصوص دفن جسد قرار دارد. این اتاق ۲ متر و۱۰ سانتی متر پهنا، ۳ متر و ۱۷ سانتی متر طول و ۲ متر و ۱۰سانتی متر ارتفاع دارد. مدخل آن ورودی کوچک و باریکی است. آرامگاه به وسیلهٔ سنگ‌های شیروانی‌مانند سه‌گوش پوشیده می‌شود، ارتفاع کامل ساختمان حدود ۱۱ متر است.ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول که پلهٔ اول را تشکیل می‌دهد، ۱۶۵ سانتی متر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتی متر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده‌است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتی متر ارتفاع داشته‌است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتی متر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعدهٔ اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.
اسکندر با همه ویرانگری های خود به کوروش بی اندازه احترام می گذاشت.اسکندر در ابتدا تصور می کرد آرامگاه کوروش پر از زر و سیم است ولی اسکندر در آن جا چیزی جز یک سپر که تبدیل به خاک شده بود و دو کمان و یک شمشیر چیز دیگری ندید.او تاجی از زر بر روی گور گذاشت،شنل خود را بر مزار کوروش انداخت و در شگفت شد که چگونه ممکن است که گور پادشاهی بدین ناموری و بدین ثروتمندی مانند گور یک فرد عادی باشد.
یان، استرابون و پلوتارک , ( استرابون, اریستوبول, مورخ دیگر یونانی اونه سیکریت وکنت کورث, همگی راجع به متنی (کتبیه) که در آرامگاه کوروش بوده صحبت کرده اند و پلوتارک آورده است که درمتن پارسی چنین بود:
(( ای مرد، هرکه باشی و از هر کجا بیایی- چون می دانم که گذارت به اینجا خواهد افتاد- بدان من کوروش،بنیانگذار شاهنشاهی پارس هستم، به این مشت خاکی که پیکرم را در بر گرفته است رشک مبر.)) گویا این کلمات اسکندر را به شدت متاثر کرده بود.


 برگرفته از برگه سپیده دم در فیسبوک

نگرانی آمریکا از رقم بالای اعدام‌ها در ایران

آمریکا بار دیگر از شمار بالای اعدام‌ها در ایران ابراز نگرانی کرد. این نگرانی پس از آن اعلام شد که قوه ‌قضائیه ایران از اجرای حکم اعدام غلامرضا خسروی سوادجانی خبر داد.
جن ساکی، سخنگوی وزارت‌خارجه ایالات متحده روز دوشنبه (۱۰ خرداد/ ۳۱ مه) در وب سایت این وزارتخانه اعلام کرد که دولت امریکا "همچنان نگران شمار بالای اعدام‌ها در ایران است که پس از یک محاکمه قضایی مخدوش صادر و اجرا می‌شوند."
خانم ساکی افزوده است: «در بحبوبه تلاش ایالات متحده برای یافتن راه‌حل دیپلماتیک برای مناقشه هسته‌ای ایران ما همچنان نگران نقض حقوق بشر در این کشور هستیم و از تمامی تلاش‌ها برای دستیابی به آزادی‌های اساسی برای همه مردم این کشور حمایت می‌کنیم.»
ساکی سپس رعایت حقوق بشر از جانب دولت ایران را آزمون کلیدی برای ادغام مجدد ایران در جامعه جهانی توصیف کرده است.
بنا به اعلام قوه‌قضائیه ایران حکم اعدام غلامرضا خسروی بامداد روز یکشنبه (۱۱ خرداد/ ۱ ژوئن) به اتهام "محاربه از طریق تلاش مؤثر برای پیشبرد اهداف" سازمان مجاهدین خلق به اجرا گذاشته شد.
 غلامرضا خسروی نخستین بار در سال ۱۳۶۰ زمانی که ۱۶ ساله بود، به اتهام هواداری از این سازمان بازداشت و تا سال ۱۳۶۵ در زندان بود. وی بهمن ۱۳۸۶ در شهر رفسنجان در استان کرمان بار دیگر به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و دستگیر شد. دادگاه در آن زمان وی را به سه سال حبس قطعی و سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
غلامرضا خسروی سپس از زندان رفسنجان به تهران منتقل شد و درحالی که پرونده وی در رفسنجان مختومه شده بود، بار دیگر در تهران محاکمه شد. دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی وی را به "محاربه با خدا" متهم و در نهایت به اعدام محکوم کرد. حکم اعدام غلامرضا خسروی در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد. سازمان‌های مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بین‌الملل محاکمه خسروی را مبهم ‌و غیرمنصفانه خوانده بودند.

منبع: http://www.dw.de/

گزارش عفو بین‌الملل درباره سرکوب در دانشگاه‌های ایران

گزارش سازمان عفو بین‌الملل با عنوان "خفقان، اخراج، زندان؛ سرکوب دانشجویان و دانشگاهیان در ایران" در روز ۲ ژوئن (۱۲ خرداد) منتشر شده است.
آغازگر این گزارش نقل قولی است از یکی از دانشجویان پیشین دانشگاه امیرکبیر در تهران و زندانی سیاسی که می‌گوید: «دانشگاه‌ها صدای مردم هستند و به این خاطر است که سعی می‌کنند آنها را خاموش کنند.»
به گفته سازمان عفو بین‌الملل، مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران در سی سال گذشته با "کارزاری بیرحمانه" به سرکوب دانشجویان و دانشگاهیان دست زده‌اند و به طور مرتب آنان را بخاطر فعالیت‌های صلح‌آمیز یا عقایدشان آزار داده، بازداشت کرده یا از تحصیل و تعلیم باز داشته‌اند.
گزارش سازمان عفو بین‌الملل جزئیات سرکوب فراگیر و رو به گسترش دانشجویان و دانشگاهیان را در نظام آموزش عالی ایران شرح می‌دهد.
حسیبه حاج صحراوی، معاون بخش خاور میانه و آفریقای شمالی سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید: «در ایران به دانشگاه‌ها برای مدتها به چشم زمینی برای رشد مخالفان نگاه شده است. مقامات مسئول هیچگونه تحمل و رواداری نسبت به صداهای مخالف نشان نداده‌اند بلکه واکنش بلافاصله آنان اخراج، دستگیری و شکنجه دانشجویان و دانشگاهیان و بستن در دانشگاه‌ها بوده است، آن هم تنها بخاطر آنکه آنها بطور صلح‌آمیز نظرات خود را بیان کرده یا از سیاستمداران اپوزیسیون حمایت کرده بودند.»
گزارش سازمان عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که چگونه مقامات جمهوری اسلامی از روش‌های سرکوبگرانه سود جسته‌اند، بخصوص از زمان انتخاب محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهور در سال ۱۳۸۴. این روش‌ها شامل تلاش‌هایی برای "اسلامی کردن" فضای تحصیلی دانشگاه‌ها به منظور "پاک کردن تاثیرات غربی و سکولار" بوده و نیز کاستن از شمار دانشجویان دختر. برای مثال در رشته‌‌ای چون "مطالعات زنان" به منظور تاکید بر "ارزش‌های اسلامی" موضوع حقوق زنان حذف و به رشته حقوق بین‌الملل انتقال داده شد.
مقامات جمهوری اسلامی سیاست تقسیم دانشجویان به "ستاره‌دار"، دائمی و موقتی را باب کردند تا مانع ادامه تحصیل دانشجویانی بشوند که خود را با دیدگاه سیاسی و اجتماعی نظام حاکم نسبت به آموزش عالی تطبیق نمی‌دادند.
تبعیض علیه زنان
عفو بین‌الملل می‌نویسد که در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد شمار دانشجویان زن که تا سال ۱۳۸۲ بسیار افزایش یافته بود و از شمار دانشجویان پسر نیز پیشی گرفته بود، کاهش یافت. اقداماتی انجام گرفت تا از ورود زنان به برخی رشته‌ها جلوگیری کنند، رشته‌هایی چون مهندسی معدن که به کرات گفته شده مختص مردان است. همچنین سهمیه‌ای برای تحصیل دانشجویان دختر تعیین شده تا شمار آنان کاهش یابد.
این سازمان مدافع حقوق بشر به گام‌های اولیه‌ای اشاره می‌کند که در آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی برداشته شد تا جمعی از دانشجویان محروم شده از تحصیل به دانشگاه‌ها بازگردند، اما عفو بین‌الملل در عین حال تاکید می‌کند که صدها تن از دانشجویان همچنان محروم از تحصیل باقی مانده‌اند، بسیاری از آنان هنوز در زندان‌ها هستند و چند دانشجوی دیگر نیز در همین دوره روحانی دستگیر شده‌اند.

عفو بین‌الملل در گزارش خود می‌گوید، نخستین سال تحصیلی در دوره روحانی رو به پایان می‌نهد اما هنوز محدودیت‌های گذشته که برخی نیز حاصل سیاست‌های احمدی‌نژاد بوده‌اند در محیط‌های دانشگاهی پابرجاست. کسانی که در مصاحبه با عفو بین‌الملل شرکت کرده‌اند گفته‌اند که سیاست "اسلامی کردن" دانشگاه‌ها، از جمله تفکیک جنسیتی و مقررات حجاب، همچنان دارای تاثیر منفی برای ورود زنان به عرصه آموزش عالی است.
همچنین رهبران مذهبی و دیگر مقامات جمهوری اسلامی تحصیل عالی زنان را یکی از عوامل بیکاری مردان، بالا رفتن نرخ طلاق و پایین آمدن شمار نوزادان عنوان می‌کنند که در تضاد با سیاست افزایش جمعیت رهبر جمهوری اسلامی است.
سازمان عفو بین‌الملل خواهان آن است که آموزش و پرورش بدون در نظر گرفتن جنسیت و تنها بر اساس خواست و شایستگی فردی در اختیار شهروندان ایرانی قرار گیرد و اقداماتی چون تفکیک جنسیتی، سهمیه‌بندی‌های تبعیض‌آمیز و ممنوعیت تحصیل در رشته‌های خاص برای زنان از میان برداشته شود.
تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی
سازمان عفو بین‌الملل در گزارش خود می‌نویسد تنها زنان نیستند که در دسترسی به امکانات برای تحصیلات عالی مورد تبعیض واقع می‌شوند. سالانه شمار بسیاری از دانش‌آموزان بهایی با وجود نمرات بالا و پذیرش در امتحانات لازم اجازه تحصیل در دانشگاه‌ها را نمی‌یابند یا اگر به دانشگاه وارد شوند پس از مدتی اخراج می‌شوند. بهاییان به طور گسترده در ایران مورد تبعیض و آزار هستند. با وجود شواهد بسیار و فزاینده‌ای که در اختیار سازمانهای مدافع حقوق بشر هستند، مقامات ایرانی مدعی‌اند که هیچ کس بخاطر عقیده و مذهب خود در ایران اذیت یا زندانی نمی‌شود.
سازمان عفو بین‌الملل از مقامات جمهوری اسلامی می‌خواهد که به همه بدون در نظر گرفتن دین و مذهب آنان حق برخورداری از تحصیل داده شود. بر اساس قوانین بین‌المللی هیچ کس را نباید بدلیل جنسیت، گرایش جنسیتی، قومیت، ملیت، مذهب یا دیگر عقاید او به طور آگاهانه محروم از تحصیل کرد.
عفو بین‌الملل یادآور می‌شود که تظاهرات وسیعی که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ در ایران با بیرحمی تمام سرکوب شد همراه با حمله به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی بود و طی آن صدها دانشجو مورد ضرب و شتم شدید واقع شدند، بسیاری بدون محاکمه برای مدتی طولانی زندانی و مورد شکنجه واقع شدند و هنوز هم بسیاری از آنان در زندان هستند.
گزارش سازمان عفو بین‌الملل دربرگیرنده فهرست نام ده‌ها دانشجو و دانشگاهی است که متهم به اتهاماتی امنیتی چون "تبلیغ علیه نظام" یا "توهین به مقام رهبری" شده‌اند. بسیاری از آنان هم اکنون به عنوان دگراندیشانی که می‌خواسته‌اند از حق خود برای بیان عقیده استفاده کنند در زندان به سر می‌برند.
به عقیده معاون مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین‌الملل یک آزمون مهم در مورد دولت حسن روحانی این خواهد بود كه تا چه حد نیروهای امنیتی فشار و کنترل خود بر نهادهای دانشگاهی را کاهش می‌دهند. عفو بین‌الملل می‌نویسد: «به دانشگاه‌ها باید آزادی داد تا بتوانند آشیانه‌های قدرتمندی برای رشد اندیشه مستقل و آزادی بیان باشند.»

«هشت زندانی دیگر در کنار غلامرضا خسروی اعدام شده‌اند»

«هرانا»، وب‌سایت مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ضمن اعلام این خبر نوشته است، این هشت زندانی سپیده‌دم یکشنبه ۱۱ خردادماه همراه با غلامرضا خسروی با چوبه دار اعدام شده‌اند.
غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی متهم به همکاری با «سازمان مجاهدین خلق ایران»، در حالی که حکم قطعی خود را گرفته بود با اتهام تازه «محاربه با خدا» روبه‌رو و به اعدام محکوم شد.
یکی از کارکنان زندان رجایی‌شهر که نخواست نامش فاش شود، به «هرانا» گفته است هشت زندانی دیگر که با غلامرضا خسروی اعدام شدند، از زندان دیگری جهت اجرای حکم به زندان رجایی‌شهر منتقل شده بودند و مراسم اعدام «در فضای امنیتی بی‌سابقه‌ای» برگزار شد.
اطلاعی از اتهام‌ها، هویت و محکومیت قبلی این هشت نفر به‌دست نیامده است.

خرداد ۱۱، ۱۳۹۳

شش فعال سایبری مجموعاً به بیش از ۱۰۰ سال حبس محکوم شدند

به‌گزارش هرانا، وب‌سایت مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این شش فعال سایبری به اتهام‌های «اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به مقدسات»، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، مجموعاً به بیش از ۱۰۰ سال زندان در دادگاه بدوی محکوم شده‌اند.
بر اساس احکام دادگاه انقلاب، مسعود طالبی به ۱۵ سال حبس، فریبرز کاردارفر ۱۸ سال، امین اکرمی‌پور ۱۴ سال، امیر گلستانی ۲۲ سال، مسعود قاسم‌خانی ۲۲ سال و مهدی ری‌شهری به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.
برخی از این فعالان صفحات ایرانی در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی را مدیریت کرده و گاه خبرها و نقدهای سیاسی مربوط به جنبش موسوم به سبز و زندانیان سیاسی و عقیدتی را منتشر می‌کردند.
آن‌ها از اواخر مرداد ماه سال ۱۳۹۲ بازداشت و به بند دو- الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شده بودند.
وب‌سایت «کلمه» در پاییز سال گذشته اعلام کرد که بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران با تحت فشار قرار دادن این پنج فعال سایبری آن‌ها را وادار به قبول کردن اعترافات خلاف واقع کردند.

توصیه اصلاح طلبان به مردم: بهترین کار، سکوت و خفه شدن است

بهزاد نبوی از رهبران "اصلاح طلب"، پس از آزادی از زندان، به عیسی سحرخیز که نگران نقض گسترده حقوق بشر و بی عملی روحانی است گفته "بهترین کار برای ما در شرایط کنونی "خفه شدن" است". محمد خاتمی نیز توصیه کرده که نباید خواهان آزادی موسوی و کروبی شد و "فکر زندگی‌شان باشیم و بگذاریم معالجه‌شان صورت بگیرد". محمد رضا خاتمی هم با طلبکاری گفته: "من نمي دانم كجا و كدام اصلاح طلب گفته است كه نظام بايد عوض شود يا ولايت فقيه برافتد؟

----------------------------------------

عیسی سرخیز که از روزنامه نگاران داخل کشور است، در مقاله ای در سایت روز می نویسد:

"روز اول آزادی بهزاد نبوی وقتی با او تلفنی صحبت می کردم اولین توصیه و پیامش این بود که فلانی توجه داشته باشید که بهترین کار برای ما در شرایط کنونی "خفه شدن" است؛ هشدارش در زمان دیدارهای حضوری و در میان جمع هم همین بود و اشاره ای هم داشت به نامه ای که از زندان برای حسن روحانی فرستاده و در آن متذکر شده بود که شما آزادی زندانیان سیاسی را در اولویت کارهای خود قرار نده...."

سحرخیز در مقاله خود میگوید: "در یک دو ملاقات بعدی و همچنین در زمان دیدار حقوقدانان و کنشگران اجتماعی با دختران موسوی در سالگرد دوم خرداد، من هم این نکته را یادآور شدم که دیگر زندانیان سیاسی از جمله روزنامه نگاران و وب نگاران در بندهای اوین و رجائی شهر هم پیام مشابهی داشتند مبنی بر اینکه انتظار ندارند دولت تدبیر و امید اولویت کار خود را بر آزاد ساختن زندانیان در حصر و در بند قرار دهد. البته برای اینکه خیال بهزاد هم راحت شود به او گفتم که تمام ما "خفه خون" گرفته ایم و حرفی نمی زنیم و سانسور و خودسانسوری حرف اول و آخر را در فضای رسانه ای کشور می زند!"

سحرخیز ضمن اشاره به موج بی سابقه دستگیری و سرکوب که سراسر کشور را فرا گرفته ، درمورد بی عملی و بی تفاوتی دولت روحانی می نویسد: "شاید گناه از ما بوده است که به حسن روحانی پیغام داده ایم زیاد فکر زندانیان در حبس و در بند نباش و تصویب و اجرای "حقوق شهروندی" را در اولویت کارها و برنامه هایت قرار نده."

در پایان، سحرخیز خطاب به بهزاد نبوی می نویسد: "مصلحت جویانه "خفه" می شویم و محافظه کارانه "خفه خون" می گیریم و تن به "سانسور" و "خودسانسوری" می دهیم."

بهزاد نبوی و دیگر همپالکی های اصلاح طلب اش که امروز به مردم توصیه میکنند تا خفه شوند، همان کسانی هستند که قبل از انتخابات نمایشی، از داخل زندان ستاد انتخاباتی تشکیل داده و با صدوراعلامیه و نشان دادن درب باغ سبز، مردم را به شرکت در سیرک انتخاباتی دعوت میکردند.

دو هفته قبل، محمد خاتمی رئیس جمهور سابق نیز ضمن سخنرانی برای جوانان "اصلاح طلب" به آنان توصیه کرد که سقف انتظاراتشان را پائین بیاورند و بعنوان مثال، خواهان آزادی موسوی و کروبی از حصر نباشند و از اینکه ولی فقیه اجازه دارو و درمان آنها را میدهد، شکرگزار هم باشند. خاتمی در سخنرانی اش گفت:

"در مورد رفع حصر اصلا سکوت نشده بلکه احساس می‌کنیم هرچه صحبت بکنیم کار بد‌تر می‌شود تلاش واقعا صورت گرفته نمی‌دانیم چطور شد که تحقق پیدا نکرد! حالا که رفع حصر صورت نگرفته لااقل به فکر زندگی‌شان باشیم و بگذاریم معالجه‌شان صورت بگیرد."

اظهارات ذلت بار خاتمی و نبوی، و نمونه های مشابه دیگر در داخل و خارج کشور، یکبار دیگر جایگاه، نقش و عملکرد جناح معروف به اصلاح طلب در نظام ولایت فقیه را نشان میدهد. جماعتی که دغدغه اصلی شان حفظ نظام ضد انسانی و قرون وسطائی حاکم بر کشورمان است.

چندی پیش، محمد رضا خاتمی (برادر رئیس جمهور سابق) که وی نیز از رهبران اصلاح طلب است، در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد) به همه کسانی که دچار توهم شده اند توضیح داد که اصلاح طلبان به ولایت فقیه اعتقاد دارد، از نظام دفاع میکند و هیچ زمان، اقدامی در جهت جایگزینی این نظام پلید انجام نخواهند داد. خاتمی گفت:

"من اين نكته را مي خواهم صريحا اينجا اعلام كنم و اين دندان طمع را از همه بكشم. من اعلام مي كنم كه در هيچ زماني اصلاح طلبان براي براندازي اين نظام هيچ گونه اقدامي نخواهند كرد و مخالف جدی آن هستند. اصلاح طلبان تمام تلاششان را مي كنند كه اين نظام را اصلاح كنند، اما اگر نظام اصلاح پذير نبود و اصلاح نشد وارد فاز ديگري نخواهند شد. ممكن است گوشه گيري و سكوت پيشه كنند يا به دنبال كار و زندگي خود بروند. اصلاح طلبان در عرصه سياسي كه ارتباط با حاكميت پيدا مي كند، هيچ وقت ، تاكيد مي كنم هيچ وقت وارد فاز براندازانه نخواهند شد. ما پرچم براندازي را براي هميشه در جبهه اصلاح طلبان پايين كشيده ايم.

اصلاح طلبان بچه هاي اين انقلاب هستند، براي اين انقلاب زحمت كشيده اند، شهيد داده اند، مجروح شده اند، بسياري از اصلاح طلبان از خانواده شهدا هستند، جانباز هستند، در جنگ حضور داشته اند، در جريان هاي ضد نفاق و ضد ترور شركت داشته اند. درست است كه امروز فهميده اند بعضي از مواضعشان در باره برخي چيزها اشتباه بوده است. اما در اصل نظام هيچ ترديدي ندارند... من نمي دانم كجا و كدام اصلاح طلب گفته است كه نظام بايد عوض شود يا ولايت فقيه برافتد؟ ... ما مي خواهيم بگوييم همين نظام ولايت فقيه مي تواند يك نظام دموكراتيك باشد."

با نگاهی به رفتار و گفتار این جماعت، میتوان به درستی اظهارات موسوی تبریزی، داستان سابق انقلاب در دهه شصت از اصلاح طلبان کنونی پی برد. وی در مصاحبه ای با ایلنا گفت که نظام باید شکرگزار خدا باشد که بهترین اپوزیسیون (اصلاح طلبان حکومتی) را دارد:

"این حکومت باید آن چنان شکر خدا کند که منطقی‌ترین بی‌توقع‌ترین اپوزیسیون در این حکومت وجود دارد؛ اگر این زندانیان را بگوییم بهترین و منطقی‌ترین اپوزیسیون است، دیدیم که در‌‌ همان زندان نامه نوشتند که مردم باید در انتخابات شرکت کنند. عده‌ای از ایرانیان هم که مجبور شدند و به خارج کشور رفتند هم از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت کردند؛ البته آن‌ها که به دشمنان ملحق شدند را کار نداریم اما عقلای افرادی که به خارج از کشور رفته و مستقل فکر می‌کنند، در زمان انتخابات نامه نوشتند که در انتخابات شرکت کنید؛ آدم ارزش این منتقدان منصف و خوب را نباید بداند؟ این نعمت بزرگی است."

منبع: فروم ایرانیان
http://goo.gl/LBQOGP

منبع: روز آنلاین
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/article/-5611960a01.html

آقای جواد ظريف! در ايران اعدام سياسی "وجود دارد" ! غلامرضا خسروی صبح امروز اعدام شد





برید به زندانبان بابای من بگید که بابای من رو اعدام نکنند ...
من پدرم را خیلی دوست دارم چون به جز خاطره خوب از ایشان چیزی بیاد نمی‌آورم، از غم دوری او می‌خواهم اشک بریزم و فریاد بکشم و او را طلب کنم، می‌خواهم بدانم ایشان به کدامین گناه مجازات می‌شود،

«حسام خسروی پسر زندانی سیاسی غلام رضا خسروی»

«آرش صادقی» پس از اعدام غلامرضا خسروی در صفحه فیسبوک خود نوشت:

خیلی‌ها از غلامرضا خسروی نوشتن. نوشتن یا ننوشتن من زیاد مهم نیست.
فقط نمیدونم چرا واقعیتها در مورد حمله به ۳۵۰ گفته نشد.
چرا گفته نشد شروع درگیری‌های ۳۵۰ با توهین قبادی((رئیس حفاظت زندان اوین))به غلامرضا خسروی و بعدم فرمان حمله((قبادی)) به این زندانی مظلوم شروع شد.

تاریخ: یکشنبه ,۱۱ خرداد ۱۳۹۳

خبرگزاری هرانا – غلامرضا خسروی سواد جانی از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ صبح امروز در محوطه زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی ۴۹ ساله متولد آبادان پس از آنکه کمک مالی به یک شبکه تلویزیونی نموده بود شناسایی و بازداشت شد.

وی مدت ۴۰ ماه در سلولهای اداره اطلاعات کرمان، ۶۴ وزارت دفاع و ۲۴۰ زندان اوین نگهداری شد و نهایتا در یک دادرسی مخدوش به اعدام محکوم شد.

حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در سال ۱۳۹۰ به تائید دیوان عالی کشور رسید. بر اساس حکم شعبه ۲۶ اتهام وی هواداری موثر از «گروهک نفاق» (سازمان مجاهدین خلق ایران) ذکر شده است.

عبدالفتاح سلطانی و شیما قوشه پس از صدور حکم اعدام برای این زندانی وکالت وی را برعهده داشتند.

حکم اعدام این زندانی سیاسی در حال صبح امروز اجرا شد که یکی از وکلای دادگستری روز گذشته در گفتگو با هرانا اعلام کرد اجرای حکم اعدام وی به دلیل تغییرات قانون مجازات اسلامی در خصوص انتصاب اتهام محاربه، غیرقانونی است.

غلامرضا خسروی سوادجانی از زندانیانی است که در وقایع پنج شنبه سیاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت بود یکی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین به هرانا گفت: «اجرای حکم غیرمنتظره این زندانی بی‌ارتباط با وقایع پنج شنبه سیاه نیست و مومنی (معاون زندان) به همراه حمیدی (معاون قضایی) در حین انتقال وی به رجایی شهر آنرا به وی گوشزد کردند.»

غلام رضا خسروی در سنین جوانی نیز از سوی دستگاه قضایی به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود که نهایتا با تحمل ۵ سال حبس از زندان آزاد شده بود وی پیش از محکومیت به اعدام از سوی شعبه ۲۶ از سوی دادگاه انقلاب کرمان به سه سال حبس تعزیری و سه سال تعلیقی محکوم شده بود اما با دخالت وزارت دفاع و اعتراض دادستانی کرمان و دادستانی کشور پرونده وی به تهران منتقل شد.

دخالت وزارت دفاع در پرونده این زندانی پس از آن صورت گرفت که در اقاریر اخذ شده تحت شرایط غیرانسانی وی اعلام کرده بود که از پادگان مقابل منزل خود عکس برداری کرده بود.

سازمان عفو بین الملل روز شنبه ۱۰ خردادماه در بیانیه‌ای از مقام‌های قضایی ایران خواسته است تا اجرای حکم اعدام غلامرضا خسروی را متوقف کند.

حسیبه حاج صحرایی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین‌الملل، در این زمینه گفته است: «باردیگر مقام‌های ایران در آستانه اعدام مردی قرار دارند که حتی از حق برگزاری دادگاهی عادلانه محروم بوده است.»

سازمان عفو بین الملل گفته است حکم اعدام غلامرضا خسروی نقض قوانین بین المللی و قوانین ایران است.

انتهاي پيام

لازم به ذكر است اسفند ماه گذشته محمد جواد ظريف در دیدار با نمایندگان پارلمان اتریش از سابقه حقوق بشری جمهوری اسلامی دفاع کرد و همچنین تاکید کرده بود که در ایران اعدام سیاسی "وجود ندارد"!


 برگرفته از برگه سپیده دم در فیسبوک