برهنگی به عنوان ابزاری برای اعتراض، پدیده نوینی نیست و در مورد استفاده ابزاری از آن، نظرات مختلفی وجود دارد.
مدتی پیش، روز هشتم مارس سال ۲۰۱۴، برهنگی شش زن از کشورهای مختلف خاورمیانه، بهانهای برای نگاه دوباره به این کنش به عنوان ابزار اعتراض شد. چند زن ترک، ایرانی و عرب به نام های امینا سبوبی، آلینا مقاالمهدی، سولماز وکیل پور، صفیه لبدیی، مریم رسول و مریم نمازی برهنه در مقابل موزه «لوور» پاریس ظاهر شدند و با نوشتن شعارهایی بر بدن و در دست گرفتن پرچم کشورهای خود، نسبت به نابرابریهای میان زن و مرد اعتراض کردند.
مدتی پیش، روز هشتم مارس سال ۲۰۱۴، برهنگی شش زن از کشورهای مختلف خاورمیانه، بهانهای برای نگاه دوباره به این کنش به عنوان ابزار اعتراض شد. چند زن ترک، ایرانی و عرب به نام های امینا سبوبی، آلینا مقاالمهدی، سولماز وکیل پور، صفیه لبدیی، مریم رسول و مریم نمازی برهنه در مقابل موزه «لوور» پاریس ظاهر شدند و با نوشتن شعارهایی بر بدن و در دست گرفتن پرچم کشورهای خود، نسبت به نابرابریهای میان زن و مرد اعتراض کردند.
نظرات مختلفی را که تا امروز درباره استفاده از بدن برهنه زن به عنوان اعتراض اجتماعی مطرح شده است، میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
گروه اول بر این باور است که زن مالک بدن خویش است و اگر بخواهد میتواند با نماد برهنگی نسبت به نابرابریهای اجتماعی اعتراض کند.
گروه دوم بر این باور است که کنترل اجتماعی یکی از ضرورتهای مناسبات جامعه سرمایهداری است.
در مورد حرکت شش زن یادشده در هشتم مارس ۲۰۱۴ در پاریس نیز نظراتی
متفاوت مطرح است. گروهی آن را نوعی تابوشکنی برای افشاگری در مورد حقوق
نابرابر زن و مرد در جوامع اسلامی تلقی می کنند. برخی با تکیه بر نگاه سنتی
و اینکه جامعه ایران آمادگی چنین اعتراضهایی را ندارد، درباره آن قضاوت
می کنند. بعضی با توجه به اینکه برهنگی به عنوان ابزار اعتراض اجتماعی،
قدمتی دیرینه دارد، آن را تنها شوکی کوتاه مدت میدانند تا به واسطه آن
بتوان به نابرابریهای زن و مرد فکر کرد، ولی آن را به عنوان یک حرکت
درازمدت که بتواند زنانی متفاوت را گرد خود جمع کند، بیفایده میدانند.
در تاریخ برای استفاده از برهنگی به عنوان ابزاری برای اعتراض
اجتماعی، نمونههای زیادی وجود دارد: لیدی گودیوا در قرن یازدهم در
انگلستان برهنه بر اسبی که تنها موهای بلندش روی بدنش نمایان بود، در شهر
ظاهر شد. این حرکت وی برای رهایی مردم از مالیات سنگینی بود که همسرش دوک
کاونتری به آنان تحمیل کرده بود.
نمونه دیگر آن شماری از نمایندگان پارلمان اسلواکی است که در
اعتراض به مصونیت پارلمانی تصویر برهنه خود را منتشر کردند. نمونه دیگر آن
علیا ماجده مهدی، دانشجوی بیست ساله بود که در اعتراض به آنچه تصرف انقلاب
مصر توسط گروههای اسلامی مینامید، دست به انتشار تصاویر برهنه خود در
وبلاگش زد.
حرکت اعتراضی او با انتقاداتی شدید از جانب گروههای سکولار
مصر مواجه شد. وی در حالیکه توسط اسلامگرایان به مرگ تهدید شده بود، از
طرف فعالان حقوق زنان در بسیاری از نقاط دنیا پشتیبانی شد.
برهنگی به عنوان وسیلهای برای بیان اعتراض اجتماعی در ایران
هم پیشینه دارد. اگر بخواهیم به نمونههای ایرانی آن اشاره کنیم، باید از
فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی نام ببریم که به «قرهالعین» مشهوراست. او که
در قرن نوزدهم میلادی میزیست، اولین زنی بود که روبنده خود را برداشت،
موهای خود را تراشید و در میان مردان به سخنرانی پرداخت.
نمونه دیگر آن پروانه حمیدی است که پس از انقلاب ۵۷ در یک
حرکت نمایشی ـ اعتراضی در کنفرانس برلین در سال ۲۰۰۰ برهنه شد. او با لباس
زیر و یک شال که به عنوان روسری بسته بود، نمایشی کوتاه در اعتراض به
قوانین نابرابر موجود در ایران اجرا کرد. دوربینها اما تنها بخش آخر این
حرکت را گرفتند.
حال این پرسش ها مطرح است: آیا برهنگی ابزاری برای اعتراض
اجتماعی است؟ به حرکتهایی چون اعتراض شش زن در مارس ۲۰۱۴ در مقابل موزه
لوور تا چه اندازه میتوان به عنوان یک اعتراض اجتماعی نگاه کرد؟ قدمت و
پیشینه برهنگی به عنوان اعتراض به چه زمانی برمیگردد؟ آیا این روش اعتراضی
امروز هم کاربرد دارد؟ چه نظراتی موافق و مخالفی درباره آن وجود دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر