نقض حقوق بشر در آذربایجان توسط
جمهوری اسلامی ایران ۳۵ سال است که ادامه دارد. مدافعان حقوق مدنی، زبان
مادری و محیط زیست و ورزش دوستان به زندان انداخته می شوند ، شکنجه و
تبعید میگردند.
روز بیستم فوریه ۲۰۱۴ بیش از ۱۰۰
تن از فعّالین مدنی آذربایجانی درشهرهای مختلف آذربایجان، از آن جمله شهر
اهر که ۶۰ نفردر آنجا دستگیر شده اند ، برای بزرگداشت روز جهانی زبان مادری
و شعر خواندن به زبان مادری گرد هم آمده بودند که ماموران امنیتی به خانه
آنها هجوم آورده وآنان را دستگیر میکنند.
دستگیری بی دلیل با اعتراض
فعاّلین ملّی- مدنی مواجه شده که ماموران در چنین شرایطی به ضرب و شتم آنان
پرداختند و دهها نفر از آنان را با توّسل به خشونت و تهدید با زور اسلحه
دستگیر و بازداشت کردند که نامه هفت نفر از آنان به رئیس دادگستری اهر
دراعتراض به شکنجه و گرفتن اعترافات زیر شکنجه بسیار گویا می باشد .(به
پیوست ارائه میشود).
این دستگیریها در چندین شهر
آذربایحان و همچنین تهران انجام گرفته در ملکان ، دو تن از فعّالین مدنی
آذربایجان به نام های سجاّد افروزان و کریم فیاضی توسط ماموران اطِّلاعاتی
دستگیر شده و به مکان نامعلومی منتقل شده اند.
عده ای از فعاّلین ملّی – مدنی
آذربایجان دراسلام شهر واکبر آباد تهران (نسیم شهر- محله وجه آباد) دستگیر
شده اند ونیروهای امنیتی و انتظامی با باتوم و گاز اشک آور به فعاّلین مدنی
حمله کرده و آنان رابازداشت نموده اند. اسامی این افراد در اسلاید دیده
میشود.
دستگیری ها در رابطه با روز زبان
مادری دو روز ادامه داشته است . این سرکوبها در روز زبان مادری تمامی وعده
های حسن روحانی در باره با آموزش زبان مادری وتاسیس فرهنگستان زبان ترکی
آذربایحانی (بگفته او آذری) را بی اثرمی کند.
گفتنی است که هر ساله ارگان های
نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در آستانه این روز بین المللی فشار بر
فعّالین سیاسی و ملّی را افزایش می دهند و به دستگیری و آزار و اذّیت
فعّالین مدنی- غیرفارس که خواهان آموزش به زبان مادری هستند، اقدام می
کنند.
حقّ آموزش به زبان مادری در
بسیاری از اسناد و کنوانسیون ها ی حقوق بشر، آمده است، از جمله: منشور
سازمان ملل متحّد، منشور زبان مادری (یونسکو)، اعلامیه جهانی حقوق زبانی
(بارسلون ۱۹۹۶)، بندهای ۳ و ۴ و ماده ۴ اعلامیه حقوق شهروندان وابسته به
اقلیت های قومی، ملّی، زبانی و مذهبی (قطعنامه ۱۳۵/۴۷ مجمع عمومی سازمان
ملل، ۱۹۹۲)، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک (مصوبه ی کمیته حقوق کودک سازمان
ملل متحد)، ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (مصوب ۱۶ دسامبر
۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد) و جمهوری اسلامی ایران همه این
کنوانسیونها و اسناد را امضا کرده است.
مساله آموزش به زبان مادری خواست
اصلی تمامی ملّیت های غیر فارس در ایران است و علیرغم تقاضای عموم
آذربایجانی ها از۳۵ سال پیش تا حالا نیز جمهوری اسلامی از اجرای اصول ۱۵ و
۱۹ قانون اساسی که آموزش زبانهای محلی را برسمیت می شناسد، خود داری کرده
است . در مقابل کسانی که خواهان خواندن ونوشتن به زبان مادری خود هستند و
از حقوق فرهنگی و اجتماعی خود دفاع می کنند. دستگیر و زندانی می شوند. طبق
اظهارات وزیر آموزش و پرورش سابق جمهوری اسلامی در دسامبر سال ۲۰۰۹ هفتاد
درصد دانش آموزان ایران دو زبانه هستند یعنی فقط زبان مادری سی در صد دانش
آموزان فارسی است با وجود این واقعیت هفتاد در صد کودکان ایرانی از خواندن و
نوشتن به زبان مادری خود محرومند که تاثیرات منفی در رشد فرهنگی و همچنین
ترقّی اجتماعی آنان می گذارد . باورکردن اینکه اکثریت جمعیت یک کشورازآموزش
بزبان مادری خود محروم باشند برای غیرایرانی ها مشکل است اما هفتاد میلیون
در ایران شاهد و ناظراین تبعیض فرهنگی آشکار هستند ..
دولت همچنان به این سیاست تبعیض
آمیز ادامه می دهد و به همین جهت مبارزه علیه تبعیض فرهنگی به یکی از
خواسته های اصلی آذربایجانی ها و سایرمللّ غیرفارس در ایران تبدیل شده است.
هم اکنون آمار بیشترین ترک تحصیل کنندگان در ایران از ملل غیر فارس میباشد. زیرا به زبان مادری تحصیل نمی کنند
دیدگاه تبعیض آمیزجمهوری اسلامی
از طریق کتاب های درسی در تمام سطوح، آموزش داده می شود. دراین کتابها بدون
توّجه به چند فرهنگی بودن ایران، غیر فارس ها را که عموماً درمناطق مرزی
ایران ساکن هستند. خطری برای تمامیت ارضی ایران معرفی می کنند و بدینسان
حس بدبینی را ازهمان کلاس درس درذهن کودکان می کارند.
علیرغم قول آقای روحانی به
اقلیتهای قومی، آموزش به زبان مادری اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی و تاسیس
فرهنگستان زبان آذربایجانی ، بر داشتن نگاه امنیتی نسبت به غیر فارسها ،
آوردن آب خزر به دریاچه اورمیه و سایر وعده ها.
تا کنون نتیجه نداشته و تنها صحبت
از آنها با مخالفت مرکزگراها روبرو گشته است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی
با مخالفت خود با بیانیه دولت روحانی نشان داد که تا چه اندازه با شکوفائی
فرهنگ و زبان مردمان ایران چگونه تنگ نظرانه و شوونیستی برخورود کردند و
تدریس زبان ملّتهای دیگر را به تهدید ی برای زبان فارسی به حساب آوردند.؟
علاوه بر موارد ذکر شده باید از
تبعیض علیه آذربایجانی ها درمیدانهای ورزشی گفت که یکی از موارد آشکار نقض
حقوق بشردرآذربایجان رفتار زشت ، نا شایست و بی اخلاق با آذربایجانی هاست .
درمسابقه بین تیم تراکتورسازی تبریز ودیگر تیم ها که تماشاگران اغلب شعار
های بسیار زشت و دوراز اخلاق میدهند و بعضی وقتها این شعارها درتمام مدّت
مسابقه مستقیماً ازتلویزیون دولتی ایران پخش می شود . درحال حاضرطرفداران
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریزکه تیم ملّی آذربایجانی ها نام گرفته است.
دوّمین گروه پرشماراززندانیان سیاسی آذربایجان هستند. درسال های
اخیر بصورت باورنکردنی توهین ،
تحقیرو رفتارنژاد پرستانه نسبت به آذربایجانیها ادامه داشته است و دولت
مشوّق آن بوده است.اشاره میکنم که در مناطق غیر فارس عقب ماندکی اقتصادی و
ضعف مدیریت و تبعیض بسیار آشکار است. زیرا مدیریت این مناطق توسط مدیران
لایق واهل محل نبوده بلکه توسط نظامیان واطّلاعاتی ها و با زورسر نیزه
مدیریت شده است و به زبان دیگر این مناطق اداره نشده اند بلکه طی سی و پنج
سال گذشته کنترل شده اند .
از نظراقتصادی نیز واقعاّ تبعیض
عریان وجود دارد. هیچ صنعت واشتغالی برای فارغ التحصیلان دانشگاههای
آذربایجان درنظرگرفته نشده است وفارغ التحصیلان دانشگاهها مجبورند بعد از
پایان تحصیلات برای پیدا کردن کار به تهران واصفهان وکرمان بروند.
اما محدود کردن نارضایتی
آذربایجانی ها به ضعف مدیریت وضعف اقتصادی بیان نصف حقیقت است و واقعیت
اینست که مسائل فرهنگی وسیاسی اگر بیشترازمسائل تبعیض اقتصادی وزورگوئی
مدیران نالایق غیربومی نباشد کمترازآنها نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر